آمپول بازی بچه ها!!

بچه های ۳ تا ۶ ساله عاشق دکتر بازی هستند و گاهی حین دکتر بازی می خواهند همدیگر را معاینه کنند و یا به هم آمپول بزنند! در این گیرودار گاهی اعضای بدن همدیگر را می بینند. بسیاری از والدین نسبت به این جور رفتارها واکنش بسیار شدیدی نشان می دهند. یادتان باشد در این جور مواقع دعوا و سرزنش بسیار شدید اصلا راه حل مناسبی نیست. فکر نکنید این جور رفتارها با قصد و غرض جنسی صورت می گیرد و یا به روابط جنسی منجر می شود. فقط در صورت دیدن این صحنه ها فورا نزد بچه ها بروید و بگویید خب حالا بیا به دست دوستت آمپول بزنیم و یا دندانهایش را معاینه کنیم تا حواس بچه ها پرت شده و ماجرا فیصله پیدا کند. بعد سر فرصت با فرزندتان صحبت کنید. به او بگوئید میدانید او نقش دکتر را بازی کرده و می خواسته به دوستش آمپول بزند اما او دیگر بزرگ شده و باید بداند این نواحی خصوصی محسوب می شود و باید از دید سایر افراد پوشیده بماند. بنابراین او نباید لباس دوستش را کنار زده و به او آمپول بزند. بجای اینکار می تواند به دستش آمپول بزند. با این توضیحات شما او را از انجام مجدد چنین کاری منع می کنید و محدوده بازی را برایش مشخص می کنید بدون اینکه او احساس گناه بکند. این سنین برای توضیح رفتارهای خوب و بد نیز مناسب است و باید به او توضیح دهید مجاز نیست به نواحی تناسلی آدمها دست بزند و باید حریم را رعایت کند. ضمنا به او بگوئید دیگران هم حق ندارند به ناحیه تناسلی او دست بزنند و اگر کسی اینکار را انجام داد بخصوص اگر که او حس کرده اینکار با منظور بدی و یا حالت نامناسبی انجام شده است طرف مقابل را از اینکار منع کرده و فورا این مسئله را به شما اطلاع دهد. به او بگوئید اگر کسی چنین کاری کرد شما ازدست فرزندتان ناراحت نمی شوید و هر نوع رفتار نامناسب و ناراحت کننده ای را در این زمینه بدون ترس و نگرانی به شما بگوید.

 

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

بچه از کجا می‌آید؟

اسامی خاص یا رمزی

 

سوال دیگری که مطرح میشود آن است که آیا در مورد کودکان انتخاب نامی غیر از نام اصلی آلت تناسلی کار صحیحی است یا خیر؟ باید گفت که گفتن نام آناتومیکی ناحیه تناسلی مشکل ساز نیست و میتوان از نام <آلت> برای پسران و <مهبل> برای دختران استفاده کرد. به این ترتیب کودک بدون ناراحتی و فشار در مورد آن با والدین صحبت میکند اما باز هم تاکید می کنیم بهتر است به کودکان تاکید شود، صحبت در مورد این ناحیه باید فقط با والدین صورت بگیرد و نباید در حضور هیچ کس بجز پدرومادر مطرح شود. به او بگوئید هر سوالی در این زمینه داشته باشد شما با کمال میل به آن پاسخ میدهید و حتما اطلاعات تان را در این زمینه بیشتر کنید.

 

بچه از کجا می‌آید؟

 

اگر فرزند بسیار کم سن و سال شما پرسید مامان بچه از کجا می آید، می دانید باید چه پاسخی بدهید؟ پاسخ این سوال به سن کودک بستگی دارد اما وقتی خیلی کم سن و سال است باید بگویید بچه از یک تخم در شکم مادر بوجود می‌آید و رشد می کند،آن وقت شکمتان را به او نشان دهید و بگوئید بچه در اینجا در یک محل خاص بزرگ می شود و بعد از شکم مادرش بیرون می‌آید. به هیچ وجه در مورد روابط جنسی و یا نحوه دقیق تولد بچه با او صحبت نکنید، چون او در این سن اصلا از این موضوعات تصور ذهنی ندارد و سر درنمی آورد. معمولا اکثر بچه های زیر ۶ سال این پاسخ را می پذیرند. در پاسخ به فرزندتان ازجوابهای مختصر و مفید استفاده کنید ولی در صحبت با او راحت باشید. مطمئن باشید او از این پاسخ شما کاملا راضی و خشنود می شود. با افزایش سن کودک، به تدریج اطلاعاتی که در این زمینه به او می دهید باید زیادتر شود اما اینکار بسیار تدریجی و ملایم باشد یعنی در هر سن اطلاعات داده شده کمی بیشتر باشد اما اصلا دروغ نگوئید و یا داستان سرایی نکنید.

 

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

عواملی که از برقراری روابط جنسی زود هنگام جلوگیری می کنند

عواملی که از برقراری روابط جنسی زود هنگام جلوگیری می کنند

 

بحث در رابطه با مسائل جنسی بین والدین و فرزندان.

 

کنترل والدین بر ارتباطات فرزندان. تعدیل در روابط والدین با فرزندان.

روابط خوب بین پدر و مادر.

وجود انگیزه های خوب در محیط آموزشی.

شرکت در مجامع مذهبی.

اعتماد به نفس بالا.

کنترل والدین بر رسانه های گروهی.

دوستان صمیمی که از داشتن چنین روابطی سر باز زنند و روابط جنسی نداشته باشند.

پیام ها و یادآوری های آموزگاران برای هر چه بیشتر به تعویق انداختن این روابط.

با صحبت کردن با نوجوانان در مورد ابعاد مختلف روابط، بحث کردن در مورد عواقب ونتایج روابط جنسی زود هنگام و آموزش نوجوانان به اینکه در مورد آنچه که می شنوند یا

می بینند به دقت فکر کنند، والدین می توانند برای برخورد با مشکلات به نوجوانانشان قدرت

دهند. انتخاب هایی که توسط نوجوانان در رابطه با رفتار های جنسی صورت می گیرد،تاثیر

زیادی بر باقی زندگی آنها می گذارد. پدر و مادرها باید نوجوانان را به پرسیدن سوالاتی از

این قبیل از خودشان تشویق کنند.

آیا انتخاب هایی که می کنم سبب می شود که زندگی سـالــمـــی در آینده داشته باشم؟

آیا انتخاب های من سبب می شود که فردی باشم که می خواهم؟

آیا طریقه زندگی فعلیم، من را از رسیدن به اهداف و آرزو هـــایــــم باز خواهد داشت؟

سوال: اگر پدر یا مادری یک مرتبه وارد اتاق پسر هفده ساله خودشون بشن.. و یک مرتبه ببین که اون داره خود ارضائی میکنه و هر دو هم خجالت زده بشن.. بهترین برخورد کدام

است؟

جواب: بهترین کار این است که پدر و والدین رفتار خود رو با فرزندان طوری تنظیم کنند که

حریم خصوصی هر دو طرف رعایت شود.. هر انسانی یک حریم خصوصی دارد که حتی

در خانواده خودش هم به این حریم خصوصی احتیاج دارد.. و کسی نباید به آن تجاوز کند...

بخصوص وقتی که فرزندان آنها به سن بلوغ رسیده اند.. پس صرف یکمرتبه وارد اتاق

فرزند شدن.. آنهم بدون در زدن و درخواست اجازه.. و یا هیچ گونه معطلی.. خودش به

نوعی زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران است. از طرفی بهتر است وقتی جوانی میخواد

خود ارضائی کنه.. بهتره مطمئن باشه که در ها قفل هست. اما حالا که این اتفاق افتاده بهتره

اول عذر خواهی کنید وسریع اتاق را ترک کنید.. و بعدا که وی از اتاق خارج شد.. چیزی به

رخ او نیاورید... و اگر خودش اشاره کرد.. ضمن عذر خواهی مجدد.. به وی بگویید که شما

این مسائل و نیازش را درک می کنید.. و نیازی نیست که خجالت بکشه... و یا ترس و واهمه ای داشته باشه..و با حالتی جدی/ شوخی بهش بگوئید که بهتره قبلا در رو قفل کنه. چند روز بعد و در فرصتی که خودتان احساس میکنید مناسب است و با حالت و روش مناسبی که خودتان احساس میکنید مناسب است.... باب صحبت در باره مسائل جنسی رو با وی باز کنید... شاید کلی سوال در باره مسائل جنسی داشته باشد...

 

تحقیقاتی نشان می‌دهد که آشنا کردن زود هنگام نوجوانان به مسائلجنسی باعث افسردگی و ناراحتی‌های روانی در آنان می‌گردد. به گزارش فارس مسئولان ادارات آموزش در ایالات متحده معتقدند که کودکان و نوجوانان را باید از سنین کودکی با مسائل جنسی آشنا کرد در حالی که برخی از این مسئولان پا را از این فراتر نهاده و برای رفع بیماری روانی و افسردگی نوجوانان توصیه می‌کنند که آن‌ها را با روابط جنسی آشنا سازند تحقیقات محققان آمریکایی نشان می‌دهد که آشنایی با مسائل جنسی همانند گرفتاری به مواد مخدر برای نوجوانان افسردگی آور است. این تحقیقات که در ژورنال تخصصی آمریکا پریر اینتایر مدیسین منتشر شده نشان می دهد کودکانی که زودتر با مسائل جنسی اشنا شده اند حساسیت متفاوتی نسبت به این مساله نشان می‌دهند اما در مجموع اشنایی زود هنگام نوجوانان مسائل جنسی عاملی در جهت ایجاد افسردگی و ناراحتی‌های روانی است و همانند مواد مخدر عمل می‌کند. محققان این تحقیق که از سوی بنیاد آمریکایی دیون هالفورس صورت گرفته معتقدند که این ناراحتی‌های روانی در پسران به صورت رفتارهای خشن و در دختران به صورت افسردگی شدیدتر در آینده بروز می‌نماید.

 

 یک متخصص زنان:

آگاهی‌های بلوغ باید از سن 10 سالگی به دختران آموزش داده شود .

 

کودک را واکسینه کنیم

بررسی های علمینشان میدهد که از حدود سنین 3 تا5 سالگی بخشی از نیروی کاوشی کودک متوجه مورد جنسی و مسائل مربوط به آن میشود.

 

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

تفاوت های احساسی بین زن و مرد…

● .
تفاوت های احساسی بین زن و مرد…

یکی از مواردیکه همیشه گریبانگیر دخترها و پسرها بوده است عدم درک تفاوتهای احساسی بین آنها می باشد.دخترها می خواهند بدانند که چرا مردها اینقدر سردند!واحساس توی مخشان نمیرود!…پسرها هم میخواهند بدانند که چرا دختر ها منطقی تر نمیشوند و همش با احساسات زندگی میکنند!…این مورد یک مبحث فوق العاده پیچیده روانشناسی میباشد.من برای قابل درک شدن آن مجبور شدم مسائل را ساده کنم امیدوارم که توانسته باشم با اینکار مفهوم علمی آن را برسانم….

اصل روانشناسی:
زن و مرد از نظر بار احساسی دارای گرایشات و تفاوتهای مختلفی هستند.منحنی سینوسی احساسات در زنها و مردها تغییرات زیادی دارد و امکان مقایسه این دو با هم نیست!

مورد تفاوت در ظرفهای احساسی آقایان و خانمهاست.این دو جنس از نظر بار های احساسی دارای تفاوتهای زیادی هستند.خیلی از مواردیکه زنها آن را بعنوان یک افت تلقی میکنند در واقع تبدیل ظرفیتی میباشد.اگر بخواهم بصورت ساده این مورد را برایتان توضیح بدهم باید بگویم که زنها دارای یک ظرف بسیار بزرگ احساسی میباشند که البته سوراخ است!خودتون رو هلاک هم که بکنین هرچی توش بریزین پر نمیشه!برای زنها شوهر و عشق براحتی 70% مسائل زندگی رو تشکیل میده بنابراین عمراً نباید از زنها انتظار داشت که آرامش داشته باشند.آنها یک بند نگران زندگیشان هستند چون شما خبر مرگتون مهمترین چیز یک زن هستید.این ظرف بزرگ سوراخ،در زندگی هر مردی هم اگر وجود داشت آن مرد را روی مسائل عاطفی حساس و زود رنج می کرد.شما اگر از دختری قدرت زنانگی وی را بگیرید دیگر از وی چیزی باقی نمی ماند!بخاطر وجود این ظرف بزرگ در زنها ،حل کردن 70% نیازشان تنها توسط یک عامل است:..توجه….در غیر اینصورت ظرف آنها اصلاً پر نمیشود.

اما در مورد آقایان مسئله فرق میکند.اگر از پسری قدرت مردانگی وی را بگیرید آنها اینقدر پوست کلفت هستند که در کمال پررویی ادامه حیات بدهند!!دلیلش اینست که آنها دارای
ظرفهای کوچک ولی متعددی هستند!این ظرفها برعکس خانمها بسرعت پر میشوند و بسرعت خالی میگردند!آقایان بطور 24 ساعته درگیر پر کردن این ظرفها هستند.ظرف عشق وقتی در آقایان پر میشود مرد شروع به پر کردن ظرف مثلاً کار میکند.وی دیگر بالا سر ظرف قبلی نمینشیند چون ظرفهای دیگری هم دارد.نکته اینجاست که زنها چون دارای ظرفهای بزرگی هستند، همینطوری عنر عنر بالای ظرفشون مینشینند.چون این ظرف مهمترین ظرف آنان است و باید اول و همواره این ظرف پر بشود...مکافات از اینجا ناشی میشود چون آنها همین انتظار را از مرد ها دارند!..اشتباه این است که آنها مردها را نیز مثل خود تصور میکنند.در مردها یک ظرف مهم وجود ندارد بلکه همه ظرفها باید پر شوند.مردها نمی توانند ظرفی را به ظرف دیگر ترجیح دهند..خانمها،توروخدا بگیرین چی میگم..امکانش نیست!!چون پر نشدن هر ظرف مساوی است با ناراحتی شدید عصبی!!!
در بیولوژیک هر مرد همه ظرفها دارای ارزش مساوی هستند.نکته فوق العاده مهم برای زنها این است که بدانند زمانیکه بار احساسی مرد به اصطلاح خودتان!کم میشود یعنی در واقع شما به بهترین نحو توانسته اید به وظیفه زنانگی خود عمل کنید!!چون توانسته اید ظرف یک مرد را پر کنید.در این زمان به اصطلاح مرد باکش پر شده و در نتیجه میرود سراغ سایر ظرفهای خالی…ولی متاسفانه شما فکر میکنین که اون دیگه دوستتون نداره!!!!!…چون مثلاً مثل قبل دورتون نمی چرخه!!یا ازتون خبر نمیگیره!! این یک طرز فکر غلط و مسموم است که تو کلتون رفته چون مرد کاملاً از شما بخاطر اینکارتون ممنون است…چون شما براش کاری کردین که بسادگی انجام نمیگرفته.اینجاست که شما این فاصله بین پر و خالی شدن ظرف رو بجای اینکه بخودتون برسین و مال خودتون باشین ، بی علاقگی تلفی میکنین و 2500 تا فکر چرت و پرت میاد تو مغزتون آخرش هم بهش میگین: تو من رو کمتر دوست داری!!!..یا خیلی احمقانه میگین رابطه جنسی باعث شد ازم دور بشه!!!در حالیکه اصلاً فکر نمیکنین شما قادر بودین ظرفهای وی رو کاملاً پر کنین…اینجا مرد هم کف میکنه که د بیا!!!جریان چیه؟؟.مگه من چیکار کردم؟من که خیلی دوستش دارم!!!


یک اخطار کاملاً جدی:
خانمها به هیچ وجه در نحوه پر و خالی شدن ظرفهای آقایون دستکاری یا فضولی نکنید…مثلاً خیلی احمقانه فکر نکنین که ظرف احساسات مرد رو کامل پر نکنین تا همیشه ریشش دست شما باشه!!..بدونین با انجام این کار بچه گانه مرد فکر میکنه که شما توانایی اینکار رو ندارید و در نتیجه :شما بسرعت مردتون رو از دست میدین!!..به اصطلاح ساده تر باید بگم که در اینصورت برای شما:… بازی تمامه.

موفق باشید

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

آموزش س/ک/س تصویری

آموزش س/ک/س


                   

                        

                                     

                                        

                               

!این عکسها تنها جنبه آموزشی داشته و برای کمک به زوج های جوان در راه حفظ کانون گرم خانواده می باشد و لذت بردن از زندگی مشترک می باشد!!!!

امروز زنها محاکمه میشوند…..


امروز زنها محاکمه میشوند…..

دو ایمیل از جانب دو مرد بدستم رسید که باعث شد حالم بدجوری گرفته شود.من امروز کاملاً جدی هستم و از جانب این مردان وکیل هستم تا بدون هیچ پرده ای از شما زنان بابت تباهی زندگی آنان اعلام شکایت کنم..شما باید پاسخ دهید…

زنها همیشه در برخورد های جنسی به این فکر میکنند که خوب حالا که این آقاهه شده شوهر من ، چه بلایی قراره سرم بیاره؟!!ولی خداوکیلی کدومتون تا حالا به این فکر کردین که مرد، شما رو مهری بر پایان همه ناکامیهاش میدونه ؟؟کدومتون این وظیفه رو حس کرده؟ کدومتون خواستین که کلید یک قفل باشین؟؟

1-مردی که شما رو انتخاب کرده و باید تا آخر عمر با شما باشه وقتی در بستر، در لحظه ای که آرزوش رو داشته،در زمانیکه شما در بهترین لحظاتش شریک هستین با زنی روبرو میشه، سرد، بی روح،غرغرو (اووف!!)، بی اطلاع از همه چیز،ناآماده و همواره در انتظار پایان دادن به لحظاتی که واقعاً باید شیرین باشه ، واقعاً فکر میکنین چه احساسی بهش دست میده؟آیا نباید حس کنه انتخاب شما بعنوان کسی که قادر به انفجار انرژی بوده یک اشتباه بزرگ بوده؟

2-مرد و زنی که دچار کشش عاطفی شدند وقتی که به امید سرودن شعری از شادمانی در هم می آمیزند، مرد شما رو زنی میبینه که مثل یک تکه گوشت بی تحرک ، بدون هیجان،بدون شادابی و عینهو یه سطل ماست!!! نباید احساس کنه که شما موتورش رو گذاشتین پایین؟؟؟
3-مردی که سالها محرومیت رو بعد ازدواج با عشق قاطی کرده و حالا شما رو بعنوان فردی شایسته برای نابودی دردهاش انتخاب کرده وقتی میبینه ،ز پلشک!همسرش اصلاُ به یکی از مهمترین مسائل شخصیش به عنوان گناه و سیرت حیوانی و یه اجبار داره نگاه میکنه، نباید فکر کنه که اوه اوه اوه!!!!عجب خری شدم زن گرفتم؟؟!!
4-مردی که میبینه شما اینقدر ضعیف هستید که توان پاسخگویی و خاموش کردن هیجان وی رو ندارید و اصلاً هم براتون این مهم 2 زار اهمیت نداره نباید شما رو فردی بی تفاوت ببینه؟؟؟نیاید حس کنه تباه شده؟؟؟؟
5-مردی که سالها در انتظار آمیزش عشق و علاقه و هیجان بوده ، وقتی همسرش از یکی از لحظات شیرین زندگی بعنوان یک وظیفه زناشویی و یک عمل مکانیکی یاد میکنه ،نباید احساس افسردگی بکنه؟؟فکش رو چجور باید جمع کنه؟؟؟

6-زنی که با تفکر اینکه: از امور جنسی خوشم نمیاد ولی تن میدم تا شوهرم خیانت بهم نکنه!! به بستر میره آیا میدونه داره مستقیم توهین میکنه؟؟؟…آیا واسه فحش دادن حتماً باید خوار و مادر طرف رو صلوات داد؟
7-زنی که فکر میکنه بصرف همخوابی و انزال مرد، شوهرش از نظر عاطفی ارضا شده ، آیا فرقی رو بین خودش و خود ارضایی گذاشته؟؟؟آیا به خودش توهین نمیکنه؟؟؟
8-آیا سالها سرکوب و کشتن نیاز جنسی و عمل به تفکرات پوچ و بی اساس و رشد تفکر مرد = بد ، سکس=هرزگی و حیوانی!! نتیجهای جز فراری دادن همسرتان به کار و یافتن آسایش در بیرون خانه دارد؟؟
9-آیا واقعاً تمام دنیا با این همه تحلیل وپژوهش و امکانات در راستای حل مسائل جنسی افراد قبل از ازدواج ،در حال جوابگویی به یک نیاز حیوانی هستند!! و فقط ما چند میلیون نفر در حالیکه از ترس آبرو حتی جرئت خرید یک کتاب پاسخ به سوالات جنسی رو نداریم در خدمت نیاز های انسانی و اجتماعی هستیم ؟؟؟این فقط ما هستیم که با این همه مشکلات عصبی گریبانگیر تفکر درست رو داریم و در خدمت خانواده هستیم؟؟فقط ما هستیم که درست ترین اصول روابط بین زن و مرد رو داریم ،آن هم در حالیکه حتی یه خط تحقیق در این ضمینه نکردیم؟؟فقط ما هستیم که دارای خانواده های با بنیان هستیم؟؟همه فاسدند؟؟
10-آیا بصرف اینکه یه فرهنگ توی مخ ما حک شده نشان از درست بودنشه؟؟..جمله فرهنگ ما اینجوریه!!بنظرتون ابلهانه و بچگانه نمی یاد؟؟
11-آیا بی اطلاعی و بی تجربگی یک دختر نشانه کامل بودن و یا سالم بودن یک دختر است؟؟؟!!آیا خانه شوهر زمانی برای ارائه داشته هاست و زمان ساخت زندگی یا کلاس آموزشی؟؟؟آنهم از پسریی که اصولا دانسته هاش نباید چیزی فراتر از تجربه با فواحش باشه؟؟با این دید قراره آموزش داده بشه؟؟؟آیا دختر بی تجربه مادر کاملی خواهد بود؟؟

فعلاً مردها از شما شکایت دارند …آنها جواب می خواهند….
گرچه شکایتی نیز از جانب زنها در دست اقدام است…

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

رابطه آزاد جنسی درست است یا غلط ؟


رابطه آزاد جنسی درست است یا غلط ؟

مطلب امروز طولانی شده اگه زیاد سر حال نیستید بذارید واسه یه وقت دیگه..چون باید بهش فکر کنیید.
موردی که متاسفانه شایعه اینه که بمحض صحبت در مورد ارضاء نیاز جنسی سریعاً همه بیاد فیلمهای سکسی و هرزگی می افتند و مسلماً حاضر به پذیرفتن آن نیستند.خواهش میکنم یکم باز تر به قضیه نگاه کنید، من صحبتم در مورد انحرافات جنسی نیست و فقط در مقوله جوابگویی به نیاز ذاتی و درست جسمی حرف میزنم….




یک اصل روانشناسی:
کسی که نخواهد پاسخگوی نیاز های جسمی مانند خوردن ، آشامیدن ، خوابیدن ، لذت بردن ،زندگی کردن وغیره باشد مسلماً فرد نرمالی نیست.اشکالات ذهنیتی و فرهنگی و اجتماعی برای این مهم وجود دارد…

اشکال اول:
اینه که دخترها بدلیل طرز تفکر غلط آبا واجدادی اصولاً مادرزاد خود را سرکوب میکنند!در قرن 21 هنوز برای خودشون اینقدر اهمیت قائل نمی شوند که بابا منم انسانم و این لذت اگه چیز فاسدی بود خداوند آن را در بدن ما قرار نمی داد.تا راجب این مورد حرف زده میشه فکر میکنند میگم برید با هر کی از راه رسید بخوابید!بعد هم الم شنگه راه می اندازند که وای دارین بهمون توهین میکنین.ما ارزش داریم.شخصیت داریم.اونوقت سر من درد میگیره و قاطی میکنم!…آخه کی گفته که رابطه جنسی کار بی ارزشیه؟کدوم احمقی گفته حیوانیه ؟خانمهای عزیز، من نمی گم برید هرزگی کنید.میگم شما ها که الان دوست پسر دارید و همتون هم یه عاشق.چرا نباید بخواین که نیازتون رو با کسی که دوستش دارین پاسخ بدید؟چرا بالاترین نوع ابراز علاقه یک عاشق و معشوق رو از خودتون میگیرید؟دیگه برای شما و عاشقتون ممنوعیت چرا؟؟؟



اشکال دوم:
اینه که دخترها فکر میکنند دارند هزینه میکنند!!اونها حاضر به قبول این مورد نیستند که 2 نفر تحت یک شرایطی در کنار هم بسر میبرند و با هم تطابق و کشش پیدا میکنند.بعد تحت شرایط روحی دیگری این رابطه عاشقانه از جانب یک سمت فسخ میشود.دختر ها حاضر نیستند بپذیرند پایان رابطه عاشقانه یه رویداد کاملاً طبیعیه…. نمیپذیرند که یک رابطه عاشقانه ممکنه به پایان هم برسه! این همه هم دور و ورشون روزی 40 بار نمونه اش رو میبینند، باز هم ازش مثل بمب اتمی نادر یاد میکنند!!!..میگن.آه..حیف..ازم سوء استفاده شد!!..من رو دوست نداشت،سرم کلاه گذاشت!دروغگو بود!..آبروم رفت..نه…تق..توق!!!..اصلاً به لحظات شیرینی که با هم بودند،خاطراتشون،ارزشهایی که کسب کردند ، تجربه هایی که بدست آوردند و امثالهم حتی فکر نمیکنند!..نمیگن کامل تر شدند میگن بازیچه شدن!..فکر نمیکنند چه ارزشی برای هم داشتند فکر میکنند مصرف شدند!!!



اشکال سوم:
این مستقیماً به فرهنگ برخی آقایون بر میگرده…که حاضر نیستند بفهمند این وسط 2 نفر آدم هست نه یک نفر!.نمیفهمند ،لذت جنسی باید باشه نه توهین جنسی.نمیفهمند که واژه هایی نظیر یارو رو کردم! نشانه کمال بی فرهنگیه.شعور ندارند که واژه زن رو مساوی کس (منو ببخشین) قرار ندهند.نمیدونند لذت جنسی اینقدر بی ارزش نیست که آدم رو دیوار خط بکشه بگه با اینم خوابیدم!نمیفهمند که زنها هم باید در این لذت شریک باشند.نمیفهمند که عدم باکره گی نشانه عدم شایستگی نیست.قدرت ندارند به یه دختری که باکره نیست ، برای زندگی اعتماد کنند در حالیکه خودشون هزار نیرنگ برای یه همخوابی بکار میبرند.نمیفهمند که دختری که با شما بوده براتون ارزش قائل شده و خواسته با شما به اوج لذت برسه در حالیکه بعضی از آقایون فکر میکنند که این دختر مصرف شده و ارزشی دیگه نداره!!!….اینه اون فرهنگی که بعضی ها بهش میبالن ؟



اشکال چهارم:
عرفهای اجتماعی داره فشار میاره ولی متاسفانه هیچکس حاضر نیست مال خودش بشه ولی همه بلدند غر بزنن!!متاسفانه ما درکمون بالا رفته ولی فرهنگمون پایین مونده!!مثلاً فرهنگ ازدواج یک بیوه زن تقریباً جا افتاده ولی کمتر کسی راجب نزدیکانش حاضر میشه قبول کنه!!..با لحن توهین آمیز به من گفته میشه که تو حاضری خواهرت با یه مرتیکه سبیل کلفت
بخوابه؟؟…باید بگم که هرکس یکی مثل خودش رو پیدا میکنه و در صورت مثال شما خواهر من هم قطعاً نباید خیلی با ارزش تر از اون مرتیکه باشه پس جفتشون بدرد هم میخورن!
….هنوز خیلی ها نمیفهمند ما راجب به فرد نمیگیم راجب به کل داریم حرف میزنیم و لذتی که هر فرد حق داره ببره و شما حق ندارین برای کسی بصرف خویشاوندی تعیین حقوق کنید!..یعنی چی که زن بیوه نباید ازدواج کنه ، تنها نباشه و از زندگیش لذت هم! نباید ببره چون فرزند بزرگ داره!!..فامیل داره!!…دختر نباید به نیاز خدادادیش جواب بده چون داداش داره!!!…چون دختره !!!!!….در فرهنگ ما برای کم ارزش کردن چیزی از فحشهای جنسی استفاده میشه چون درش قدرت تحلیل و نقد وجود نداره…

در انتها بگم که تازمانیکه به رابطه جنسی به دید اوج زیبایی و ارزش و احساس نگاه نشه و اون رو گناه و حیوانی و مصرفی و ضد ارزش ببینند این متون چیزی جز چند خط جمله نیست….
چشمها را باید شست…..

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

عشق کثیف..


عشق کثیف..

این رو قبلش بگم من امروز خیلی عصبانیم سر بسرم نذارین.این مطلبم طولانی شده اگه حال ندارین اصلاً نخونین چون باید بهش فکر کنین.
سوال اینه: چرا پسرها، دختر ها رو بی وفا میدونن و دخترها هم پسرها رو غیر قابل اعتماد ؟ کدومتون شده که تا حالا تو عشق شکست نخورده باشین؟چرا اینجوریه؟من بهتون میگم….برای اینکه باید سعی کنین جور دیگه باشین..

اصل روانشناسی:
جوان در سنین ابتدایی تنها به دوستی با جنس مخالف نیاز دارد.وی باید بتواند براحتی با جنس مخالف ارتباط برقرار کند تا بتواند موجودیت وی را بسنجد و اضطرابش از بین برود.بابا من زبونم مو در اورد بستکه گفتم عزیزان من شما مرگتون چیز دیگه ایه !!فرد وقتی کمبود رابطه داشته باشه دایره انتخابیه بسته تری داره.براحتی خطش عوض میشه و نیاز به دوستی رو تبدیل به عشق میکنه!!حالا ببینیم چه پوستی دارین از خودتون میکنین…

عرفهای رایج و غلط اجتماعی….

1-ضربه اصلی رو در سنین پایین میخورین ولی اثرش رو تا آخر عمر دارین.چون تجربه ندارین تا با یکی دوست میشین جذابیت کورتون میکنه،عاشقتون میکنه،آخرش هم کوفتتون میکنه!..گند میزنین چون محیطتون بسته بوده فکر کردین این خودشه…معمولاً عشقتون مخفیه و همین کلی انرژی روحی ازتون میگیره
2-دخترها و پسرها با هم رابطه دوستی برقرار نمیکنن مگر اینکه عاشق بشند!!طرز فکرتون میگه من با این یارو آینده ندارم واسه چی باهاش حرف بزنم!!!..این آینده نگریتون منو کشته!..همین میشه که مجبورین دروغ بگین چون راست قضیه مساویه با پایان همه چیز…آخه فکر نمیکنین یه پسر یه لا قبا 18-20 ساله که هنوز رو پای خودش نیست و دستش به دسته چک باباشه چه جوری تعهد ازدواج میده؟!.یا چطور عقلتون میگه همه موارد مهم زندگی رو ول کنین بچسبین به ازدواج!!!!

3-پسر یا دختری که چند تا دوست داره فردی منحرفه!!!..بابا..دوست..دوست..دوست..کشتین منوچرا مطلب رو نمیگیرین؟؟ ..چه منطقی بجز ضعف پنهان باطنی وجود داره وقتی میگین چون با من دوسته نباید با کس دیگه دوست! باشه.چیزی بجز ترس عدم جذابیت و قابلیت پشتشه؟؟؟..ببینید که گسترش ارتباط رو کردید جرم!!.پسرها خائن و دخترها فاسد نامیده میشن!!!!ظرفیت ندارین میگین کلاس داریم.همه شما 2 –3 تا دوست صمیمی دارین و مشکلی هم ندارین چرا تا جنسیتش عوض میشه همتون فیلسوف میشین و صاحب سهم !!؟؟
4-اگه راستشم اولش بگین ارزش دوستی رو مساویه صفر قرار میدن!…اولش باید 2000 تا دلیل بیارین که چرا می خواین دوست شین.!!..واسه چی این حسو دارین؟؟..دخترها هم که رضایت نمیدن..هی راه میرن اظهار تفکر میکنن…من؟؟به جز عاشقم هیچکی طرفم نیاد..پیف پیف همه بو میدن!..مگه من بازیچم؟..فکر کردی اسباب بازیم؟؟..می خوای سوء استفاده کنی؟؟..باباکوتاه بیا..چی داری واسه خودت میبافی فکر میکنی آخر منطقی..پسرها هم بدتر اونها میگن ما غرور داریم.جذابیت داریم!ارزش داریم (همش تو سرتون بخوره)کسی نباید بجز من باهاش دوست بشه..مگه من چمه؟؟..من خدا وکیلی بهتون بگم چی آخه؟؟…
5-پاسخ به یه نیاز ساده جسمی رو سوء استفاده میبین!!..ببینین…ای طرز تفکر بین افراد وجود داره خصوصاً بین دختر ها شایعه که من با کسی که بدونم منو میگیره یا باهاش آینده دارم رابطه برقرار میکنم!یا رابطه آزاد جسمی نشونه انحرافه و نظایر اینها..تا هم میگی زیاد این حرفها منطقی نیست فرتی خواهر مادر آدم رو میکشن وسط میگن خودت چی؟؟..این بحث رو بایکوت بذارین تا من تو مطلب بعدی راجبش توضیح بدم…

6-بقصد اینکه ببینین یه نفر واسه ازدواج خوبه یا بد با یه فرد دوست میشین..این یه نیرنگه..یه ریا …شما دوست نمیخواین بلکه دارین دایره انتخابیتون رو بزرگ میکنین…بعد هم میبینین خوب نیست میزنین تو پرش!!این کجاش شبیه دوستیه؟…قائده اینکه در دوستی کشش ایجاد بشه نه اینکه برین دوست بشین ببینین کشش داره یا نه!!!
7-اگر باهاتون دوست شد و صمیمی بود فرتی عاشق میشین!.این تقصیر شماست چون روابطتون رو بسته نگه میدارین و قدرت تحلیل و منطقتون رو پایین میارین..جذابیت رو گرایش معنی میکنین و باور کنین بی جهت عاشق میشین…واقعاً دلیلی نداره که 2 تا دوست که هم رو دوست دارن با هم ازدواج کنن..دوست داشتن ، عشق ویا تکه گمشده ویا دلیل ازدواج فرد نیست.

بحث طولانی شد و شما خسته ولی خیلی مسائل و عرفهای غلط دیگه مونده که باعث شده پدر صاحاب خودتون و من رو در بیارین..اگه دوست داشتین بگین تا من بازم بگم…من باید برم..کلی هم پول کافی نت باید بدم..ولی در آخر بگم که با هم دوست بشین و دوستان زیاد پیدا کنین.ببینین ، بسنجید و تجربه کنین تا درست عاشق بشین..سن هم ربطی به رشد عقلی فرد نداره…اینم بگم که هرکسی فکر میکنه که درست فکر میکنه و حق با اونه ولی خدا میدونه چه چرت و پرتی تو سرشه….
نیاز همه شما ها فعلاً راحتی و شناسایی آزاد جنس مخالفه نه عشق و ازدواج…

منو ببخشید که یکم داغ کردم...امیدوارم فواد هم جواب ایمیلش رو گرفته باشه…

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

زنانی که از ازدواج می ترسند…

ادامه از قسمت قبل....

زنانی که از ازدواج می ترسند…

ما 2 گروه زن داریم که به دلیل ترس از انتخاب بد حاضر نیست ازدواج کنه.گروه اول زنانی هستند که منتظر یه فرصت خوب هستند.اینها خیلی خطرناک دارن حرکت میکنند.افرادی هستند که زیر نگاه شدید اطرافیان قرار دارند و مسلماً نمی خواهند که پس از ازدواجشان بشنوند : اِهه ، یارو رو! اینهمه صبر کرد آخرش با این تحفه ازدواج کرد! از طرفی بی اعتمادی به در و دیوار و عدم شناخت فاکتورهای صحیح یک نفر قدرت بله گفتن را ازشون سلب میکند.آنها یه فرد کاملاً تضمین شده رو از هر نظر می خواهند. اونها هزینه زمانی گزافی رو دارن پرداخت می کنند و مسلماً می خواهند از اینهمه هزینه سودی عایدشون بشه و همچنین مشت محکمی بر دهان یاوه گویان بزنند. دخترانی که باید یه چیزهایی رو به بعضی ها ثابت کنند و برای یک مرتبه هم که شده پوزشون رو بزنند! این گروه باید به چند نکته توجه کنند.
1-این هزینه سنگینی رو که شما در حال پرداختش هستید باعث میشه که سطح انتظاراتتون بالا بره.شما معمولاً بعد از ازدواج خیلی بیرحم میشین! چون زمانی دیگه برای از دست دادن ندارین و شوهرتون نباید در خوشبخت کردنتون فس فس کنه! شما شانس هیچ آزمایشی رو بهش نمیدین و اون فرد نگونبخت باید تمامی هزینه هایی که شما کردید رو سریعاً بهتون پس بده!! مسلماً اگر فرد توانایی کافی برای این مهم نداشته باشه و کسی باشه که درک حسی بلد نباشه شما وی را خواهید کشت!

2-بدونین هر ثانیه رو که اضافه میکنین 6 برابرش شرط انتخاب یک نفر رو سخت تر میکنین.شما همواره انتظار یک فرد خاص رو دارید…یه خبر بد هم که باید بهتون بدم اینه که اکثراً پیداش نمیکنین! واقعیت اینه انتخابهای شما بعد از مدتی شروع میکنه به کم شدن.بلایی هم که از آسمون ممکنه نازل بشه! اینه که بعد از مدتی دچار وحشت تنهایی بشین و در نتیجه به اولین کور و کچلی که یک هزارم خواسته های قبلتون رو نداره شوهر کنین و مجبورین کلی هم ازش در مقابل تعجب اطرافیان دفاع کنین!
3-شما از یک فرد معمولی انتظار بیشتری از همسرتون دارید . شما عموماً خودتون رو سرکوب حسی و جنسی میکنین.دچار یک افسردگی پنهان میشین و نهایتاً همواره منتظرین که فرد مورد نظرتون بیاد و رل فرمان زندگی رو ازتون بگیره تا شما یه نفسی بکشین و دیگه مسؤل رانندگی نباشین!شما می خواین کولر رو بزنین و یکم چشماتون رو ببندین و استراحت کنین! مشکل اینجاست که شوهرتون هم دقیقاً همین مرگش بوده که خواسته ازدواج کنه! حالا اون هم دیگه توان نداره و میخواد فرمان رو ول کنه و کنار شما استراحت کنه! خب ، حالا کدوم دره رو می پسندین که بیوفتین توش؟!
زنانی هستند که از مردها متنفر شدن و اگه بتونن نسلشون رو منقرض میکنن! اینها کمبود ها و ضربات عاطفی و همچنین نگرش غلطی که به روابط مرد و زن داشتن باعث شده من برای جن هم آرزوی چنین زنانی رو نکنم!البته اینها بیشتر دارن پوست خودشون رو میکنن تا دیگران! نکته جالب اینکه اینها در ازدواج موفق به حساب میان! چون تمام موارد احساسی رو بچه گانه و روابط زناشویی رو کوته فکرانه میبینند و در گیر مسائل مهمتری!! هستند غالباً با یک تیکه پاره آجر مثل خودشون ازدواج میکنن و اینقدر خشک و قفل منطق هستند که حرف هیچکس رو نمیپذیرند و در نتیجه کاملاً راحتند! من خیلی سوال از این گروه دارم ولی چون میدونم دارم آب تو هاون میکوبم حرفی نمیزنم!

اما گروه اول اگر به این شیوه ادامه دهند همه چیز را از دست خواهند داد و باید نکاتی را رعایت کنند تا زندگی برای آنان شیرین شود!!
1-باید بگم زنان ایرانی زندگی میکنن واسه شوهر کردن! این واقعیت زندگی اونهاست.از هر سمت هم ببینی بازم همینه….خانمهای گرامی، این تفکر پوچ رو بریزین دور که خوشبختی رو از ازدواج انتظار دارین.غلطه ، مردوده ، میگیرین چی میگم؟ در دنیای امروز رد شده. مردی که نتونسته خودش رو خوشبخت کنه چطور قراره شما رو خوشبخت کنه؟ خودش هزارتا عقده داره و حالا میخواد شما جوابگوی اونها باشین!ازدواج فقط یه روش زندگیه و اون احمقی هم که گفته تنها و بهترین روشه مال 2 قرن پیش بوده! ازدواج ممکنه به خوشبختی ختم بشه ولی راه اون نیست.
2-هر مقدار زمان لازمه مصرف کنین ولی به خاطر فشار اطرافیان ازدواج نکنین.شما حق دارید جوری که دوست دارید باشید.
3-این فکر غلط که زندگی از بعد ازدواج شروع میشه رو بریزین دور.لذت، تفریح، تجارت، آسایش و همه اون کارهایی رو که به اشتباه فکر میکنین باید حتماً با شوهر باشه رو از همین الان شروع کنین.بخاطر ازدواج زندگی رو فراموش نکنین.چه اشکالی داره که شما در مسیرهایی که فکر میکنین علاقه دارین فعالیت کنین و به خودتون برسین.انتظار خوشبختی از همسر داشتن غلطه! بلکه شما باید با ازدواج خوشبخت تر بشین.چه اشکال داره شما وارد بازار بشین ، وارد بورس بشین ، امتحان کنین ، شکست بخورین، پیروز بشین، سرمایه گذاری کنین ، جهانگردی کنین و کلاً خودتون رو وقف چیزی که ازش لذت میبرین بکنین….
4-از نظر جنسی خودتون رو آزاد کنین.رابطه راحت داشته باشین.شما احتمالاً سنتون زیاد شده و زمان کمی برای لذت بردن خواهید داشت.مردی که انتظار باکرگی از شما داره فقط یه احمقه که شما رو کالا میبینه و مصرفی. یه متحجر فکری که شما رو واسه بدنتون می خواد. ضمناً بدونین شوهر شما که احتمالاً از نظر سنی از شما چند سال بزرگتره دیگه اون قدرت و هیجان جنسی جوانی رو نداره و همچنین مسلماً تا الان بارها رابطه جنسی داشته وفقط یه فرد کوته فکر ظالم از شما انتظار داره که شما همیشه در حال کشتن خودتون باشین.

ادامه دارد....

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

شرایط ازدواج


شرایط ازدواج
واقعاً فکر میکنین شما چه زمانی به شرایط ازدواج میرسید؟هرکسی یه حرفی میزنه و یه نظری میده اما تمام این نظرات ار عرفها و شرایط اجتماع نتیجه میگیره.بعضیها مسائل مادی رو وسط میکشند و بعضیها هم دنبال عشق میگردند.اما دید روانشناسی قضیه با تمام اینها فرق داره.یه مبحث کاملاً پیچیده که من سعی می کنم اون رو به زبان ساده بگم که قابل فهم باشه.
مسئله اینجاست که حالات روحی افراد در زندگی شامل چند مرحله میباشد.ولی قربونش برم بدلیل خفقان اطلاعاتی کسی چیزی ازش نمیدونه.عرفهای اشتباه و قفل منطقی افراد هم مزید بر علت میشه تا همتون بال بال بزنین و آخرش نفهمین چکاره اید! درصدی تو ماجرا حل میشن و درصد بالاتری بعد از ازدواج میفهمن که وارد اتاقی شدند که راه خروج نداره! میفهمن که اشتباه کردن و ازدواج اون چیزی رو که باید بهشون میداده، نداده! میشن مثل خیلی از پدر و مادر ها که خود رو تلف شده میبینن و امیدشون رو به بچه هاشون پیوند میزنن! نهایتاً آنچنان سردر گم میشن که آخرش هیچ مفهومی پیدا نمی کنن. عرفها و عقاید غلط داره وادارتون میکنه با غریزه بجنگین ولی مثل اینه که برای رفع تشنگی دارین آب نمک میخورین! در زندگی هر فرد چندین منحنی سینوسی وجود داره که با ورود به هرکدام فرد خیلی از تفکرات و نظریات گذشته خود رو دور میریزه و چیزهای جدید جایگزین میکنه.شما مسلماً افکار چهار سال پیش خودتون رو ندارین و این دلیلش پختگی شماست که در اثر ارتباط با جهان اطراف بوجود آمده.این منحنی ها مدام
بالا و پایین میشن تا خوب پوستتون کنده بشه و گیج بشین اما بالاخره در یک زمان تبدیل به یک خط کم لرزش میشه.بیاین به این مرحله بگیم مرحله فیکس! یعنی دقیقاً زمان ازدواج شما! چون شما تمام تغییرات روحی و جسمیتون رو انجام دادید و تجربه های مختلف پیدا کردید تا به یک ثبوت شخصیتی برسید.اما رسیدن به این مرحله در افراد مختلف فرق میکنه چون کاملاً بستگی به عملکرد افراد در مرحله قبل از اون داره! مرحله ای که من اسمش رو میزارم مرحله توریست! به زبان ساده مثل ورود به دانشگاه ، که تا پایه علمی قوی نداشته باشید نمیشه.هر فرد باید قبل از ازدواج یه توریست خوب باشه.این تمام حرف منه.این مرحله دوران طلایی هر فرده.چون تو این مرحله اون ارتباط داره، فرهنگ سازی میکنه، آزمایش میکنه، برنامه ریزی میکنه، شکست می خوره، پیروز میشه و تمام اینها باعث میشه که فرد پختگی لازم رو پیدا کنه. درصد بالایی از جوانهای ما مغزشون هنوز نپخته! اونها خام هستند در حالیکه فکر میکنن کارشون خیلی درسته!اونها هم رو تو دانشگاه پیدا میکنن، بیرون میرن، راجع به مطالب بی ربط اظهار فضل میکنن، هم رو دوست دارن ، 2 دفعه هم رو بوسیدن و آخرش بعد از 4 سال با هم ازدواج میکنن!غافل از اینکه بعد از چند سال با عبور از یک سیکل ماهیتشون عوض میشه و اینبار ظرفه که تو سر هم میشکنند! یک جفت قناری ما میشن 2 تا کلاغ بیریخت که حوصله هم رو ندارن! اونها شخصیتشون مثل یه گل بوده که زیر یه ظرف شیشه ای رشد کرد. باد بهش نخورده تا ریشه محکم بشه.با عبور از یه سیکل، پوچی و حس اسارت و حسرت کارهای نکرده زندگیشون رو میگیره.عین والدین خیلی از ماها که فقط یه ماسک از رضایت رو چهره دارن و هی خودشون رو گول میزنن که زندگی یعنی همین!! مرحله توریست در زندگی جوانهای ایرانی کمرنگه اما اثرش بعد از ازدواج وحشتناکه.خیلی ها اصلاً روحشون توریسته و حالا حالاها نباید ازدواج کنند.بعضی ها اصلاً باید توریست بمونن.این رو شخصیت تعیین میکنه.ولی یه توریست خوب بعد از فیکس شدن گول نمیخوره.زندگیش رو خوب جمع میکنه.زن یا شوهر پخته ایه.زنی که رابطه جسمی و عاطفی آزاد داشته دیگه الکی اشتباه نمیکنه.مرد رو میشناسه و انتخاب صحیح میکنه.نه مثل خیلی از دخترهای ما که تو پنبه بزرگ شدن، و تنها شناختشون از مرد دوست پسرشونه ،
مرد رو نمیشناسن ولی تو مغزشون پر از افکار جفنگه! یا مثل خیلی پسرهای ما که عملاً مغزشون رشد نکرده، نه زن رو میشناسن و نه میدونن ماهیتش چیه، دماغشون رو بگیری خفه میشن ولی ادعاشون سر به فلک میکشه! همش 2 تا ایده تو سرشونه که اونهم غلطه! ولی فکر میکنن دنیا باید با اصول اونها اداره بشه!! مرحله توریست رو طی کنین.خودتون رو از نظر جسمی و روحی آزاد کنین.بذارین ضربه بخورید.له بشین تا محکم بشین.تجربه بگیرین.باور کنین انتخاب درست ،یه دختره که چندین مرحله ارتباطی عشقی ، جنسی، روحی کامل داشته و بدونین اون خیلی موفقتر از یه دختر پاستوریزه است.شما بعد از ازدواج میفهمین من چی میگم.ولی اونوقت دیر شده.وقتی با یه فرد خام ازدواج کردید میفهمین که یه زن با تجربه های قبلی همسر و مادر بهتریه.اون حتی میتونه کمک ذهنی و برنامه ریزی داشته باشه و نه مثل یه ببو جلوتون بشینه.یه فرد بی تجربه بعد از ازدواج باری از دوشتون بر نمی داره بلکه بار خودش رو هم میذاره رو دوشتون.باور کنین نابودتون میکنه.یه مرد وقتی تجربه داشته باشه مسلماً پویاتره تا یه فرد قفل منطق.منظور از تجربه این دوست بازی نیست.چون خیلی از این روابط لوس اصلاً ارزش نداره که بخواد به شما پختگی بده .منظور 2 نفره که کاملاً اکتیو در تمام مسائل هم برخورد دارن.مرحله توریست هرچه موفقتر طی بشه آینده بهتری در انتظار شماست.باور کنین 80% انتخابهای غلط، سوء تفاهمها، ضربات عاطفی، طلاق، عدم درک و مکافاتهای بعد از ازدواج از ضعف این مرحله میباشد.در انتها باز میگم بدلیل ذهنیت اشتباه کسی رو برای زندگی انتخاب نکنین که برای امتحان درسش رو نخونده!