خانمهای عزیز مقصر خودتون هستید…


ادامه از قسمت گذشته.

خانمهای عزیز مقصر خودتون هستید…

رو راست بگم ، زنهای ایرانی فقط بلدند حرف بزنند و غر بزنند و نق!! ولی یکیشون یک سانت حاضر نیست از جاش تکون بخوره! ما دو گروه زن داریم، یک گروه که از جاشون تکون نمی خورن واسه اینکه ته قلبشون از وضعیت موجود راضی هستند! من با اینها کاری ندارم و براشون آرزوی خوشبختی میکنم! اما گروه دوم زنانی هستند که سهم بیشتری را طلب میکنند ولی اینها هم تکون نمی خورند چون از تغییر شرایط میترسند! فکر میکنند ممکنه همین شرایط رو هم از دست بدهند! آدم ترسو هم هرچی سرش بیاد حقشه!من امروز می خواهم حسابی سرتون داد بزنم تا شاید یکم بخودتون بیاین.البته بازم بعید میدونم چون اکثراً نمیدونین حقوقتون چی هست.حالا ببینیم چه بلایی دارین سر خودتون میارین..
اولین اونها اینه شما در عمل می پذیرین که نسل دوم هستید!شما حقوقی رو به آقایون طی سالها دادید و اینقدر این کار رو ادامه دادید که اونها دیگه الان فکر میکنن این حقوق اصلاً مال اونهاست!باور کنین شما خودتون هم مرض دارین! شما خودتون رو در پس پرده قرار میدین و میذارین براتون تصمیم بگیرن، اسمش رو هم میذارین نجابت! احترام! گند زدین دیگه.شما دارین واسه دیگران زندگی میکنین.بخدا خفه شدم بستکه گفتم شماها خودتون نیستین! شما به پدرها و مادرهاتون اجازه میدین براتون نقش تعیین کنند! درحالیکه باید بهشون احترام بذارین، باهاشون همفکری کنین ولی تصمیم آخر با شما باشه.شما طبق نظر اونها دارین با طرز فکر صد سال پیش حرکت میکنین و فکرم میکنین مدرن شدین!از نظر اونها دختری برای ازدواج خوبه که با هیچ پسری رابطه نداشته باشه! یه آدم کور بیسواد که باید تو خونه شوهر چیز یاد بگیره! یعنی انتهای اصل برده داری.شما رو از تو الکل در بیارن تحویل یه نفر بدن و ازش بخوان که شما رو خوشبخت کنه! یه دانشجوی تلنگ در رفته که افتخارش اینه با 4 تا دختر تو کافی شاپ بوده و یه بار هم رفته سینما!! بعد هم پدر و مادرتون یه خروار آت و آشغال به اسم جهیزیه براتون میگیرن و خانواده پسره هم مثلاً وضعشون کویته! یه خونه واسه پسرشون میخرن و بهش میدن! میگن بفرمایید آقا و خانم قناری!توش زندگی کنین! خفه هم بشین ، این یعنی زندگی!!پسره فقط میدونه باید کار کنه تا خرج خونه رو بده و زن بهش دادن که شبها یه اسباب بازی دستش باشه!مهم
هم اینه که کسی به اسباب بازیش نگاه چپ نکنه! دختره رو هم تو گوشش خوندن که خانمی یعنی اینکه مثل گوسفند سرت پایین باشه و به همه چیز راضی باشی و هرچی شوهرت میگه بگی چشم! کارهاش رو بکنی و خدا رو هزار مرتبه شکر کنی که یه سقف بالا سرتون دارین! روزی هزار بار خودت رو گول بزنی که زندگی یعنی همین و همه دارن اینجوری زندگی میکنن!همه خواسته های روحی و جسمیت رو بکشی و منتظر لحظه ای باشی که آقاهه می خواد با اسباب بازیش بازی کنه تا شاید اون موقع یه نگاهی بهتون بندازه و دستی به زخمهای روحیتون بکشه ، اونهم تا قبل از اینکه خودش رو خراب کنه!حرف هم نباید بزنی چون والدینتون براتون زندگی فراهم کردن و اگر بشنوند شما چشم دریده ها نق میزنین انگ هرزگی بهتون میزنن تا شدیداً سرکوب بشین که دیگه یاد نگیرین حقی رو طلب کنین! یه مدل دیگش هم هست.مادرانی که تمام حسرتهای جونیشون رو نمی خوان به فرزنداشون منتقل کنن و بدون هیچ اصولی اونها رها میکنن تا آزاد باشند!دخترانی که افتخارشون اینه که ماشین فلان مدله باباشون رو سوار میشن و انتهای با کلاسی هستن چون چهارتا کلمه انگلیسی لای حرفاشون بلغور میکنن، آخرین کاست back street boys گوش میدن بدون اینکه یه کلمه بفهمند، لباس تیتیش بپوشن ، مثل مداد شمعی بشن ، برن کوه که جوجه کباب بخورن ، انتهای مطالعه اونها فلان کتاب فهیمه رحیمی و برنارد کریستوفره! عین ماست حرف بزنن و کنسرت گروه آرین برن و دو تا بوسه هم رد و بدل کنند چون تا اینجا نشونه عشقه و از این حد به بعد نشونه فحشا!! یا بشینن درس بخونن که فلان دانشگاه قبول بشن که خواستگار بهتری گیرشون بیاد! فکر نمیکنین دچار پوسیدگی شدین؟! از اون طرف عین آدمهای کور با فرهنگ منحط صد سال پیش باباهاتون ازدواج میکنین!بغیر از افاده نه شما چیزی بلدین و نه همسرتون! فکر میکنین موفق میشین؟زندگیتون به یه تف بنده، واسه جلوگیری از این هم شرایط رو سخت میکنین! عین آدمهای بی ارزش خودتون رو با مهریه های سنگین در معرض خرید و فروش قرار میدین!آخه مهریه سنگین عامل استحکام ازدواجه؟! شما حاضرین با مردی که بهتون علاقه نداره و فقط بصرف مهریه سنگین باهاتونه زندگی کنین؟؟ اگه اینکارو هم میکنین باید بگم خیلی خرین!!دیوار بلند بی اعتمادی رو با پول میخواین خراب کنین؟؟ چند هزار سکه طلا میذارین پشت قبالتون آخرش هم یه پاپاسی گیرتون نمی یاد!!خنده دار نیست خدا وکیلی…

حالا چه باید بکنید
1-بار علمی خودتون رو بالا ببرید در جهت صحیح.این چیزی نیست که من یادتون بدم.خودتون باید بفهمین تا ارزش واقعی پیدا کنین.اونوقت میشه گفت که اینقدر شایسته هستید که باید براتون کاری کرد.
2-باید برای خروج از طوق اسارت مهریه سبکی رو در نظر بگیرین که قابل پرداخت باشه آنهم فقط واسه اینکه بتونین در یه شرایط اضطراری خودتون رو جمع و جور کنین و دنیا رو سرتون خراب نشه.
3-به جای این راه حلهای مسخره والدینتون یه بند به قباله ازدواجتون اضافه کنین.در صورت عدم تفاهم ، شما هم حق طلاق خواهید داشت.مردی که شما رو واقعاً دوست داره باید این حق رو بپذیره.هر خواستگاری هم که غرغر کرد بلافاصله بندازینش بیرون! چون مردی که حاضر به پذیرفتن این شرط نیست فردی میباشد که از قدرت خودش در خوشبخت کردن شما مطمئن نیست و مسلماً یک چنین فرد متزلزلی بدرد شما نمیخوره.در صورت رعایت این مسئله دیگه مرد خیالش جمع نیست که هر غلطی بکنه شما مجبورین بسوزین و ازش ترحم گدایی کنید.خودش رو جمع و جور میکنه و حساب کار دستش میاد که قبول مسؤلیت خوشبختی یه نفر بچه بازی نیست….

ادامه دارد…………

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

بزرگترین ضعف یک زن چیست…

ادامه از قسمت گذشته...

بزرگترین ضعف یک زن چیست…

کدومتون میدونه که چیه؟؟ چه عاملیه که باعث میشه در تمام مراحل زندگی زنان، تاثیر نامطلوبی به واسطه اون گذاشته بشه؟؟ متاسفانه تنها در کشورهای سنتی گرا این عامل شدیداً قدرت داره ..این عامل چیزی نیست جز یک تفکر ساده ولی مسموم! تفکری که مثل یک پیچک دور زن رو میگیره و به آرامی وی رو خفه میکنه. اینکه یک زن نمی تواند بتنهایی موفق شود و احتیاج به یک تکیه گاه دارد!! یک تفکر باطل و کاملاً غلط… شما به هرچی دختر ایرانیه نگاه کنین. مغز همشون رو چند تا کلمه داره ویران میکنه..شوهر، عشق ، کسی که تا ابد کنارت بمونه!! تمام زنهای ایرانی زندگیشون رو دارن تو این خط خلاصه میکنن.متاسفانه پایداری هم ندارن! یعنی تا یکم تصمیم میگیرن عوض بشن زِبیخ گند میزنن تو اوضاع! ایندفعه از اونور بام می افتن پایین و اصلاً این مطالب رو پوچ میبینن و تمامش رو از ذهنشون پاک میکنن! ایندفعه میشن یه موجود نچسب که مغزش یخ بسته ! متاسفانه این تفکر باعث شده که زنان ایرانی هرچقدر هم که پیشرفت میکنند باز هم می خواهند که کسی آنها را خوشبخت کند! آنها همش تو فکر این هستند که یک نفر بیابد و بار این زندگی را برایشان بدوش بکشد! خانمها خودتون مقصرید..شما فکر میکنین سنگینی جهان برایتان زیاد است! شما تکیه گاه میخواهید ولی حاضر نیستید که ستون باشید. متاسفانه باید بگم راندمان عملیتون
افتضاحه! اکثراً زنان ایرانی خودشون رو یه نهال میبینن که داره یه طوفان رو تحمل میکنه ، منتظر یه داربسته که بیاد تا بتونه بهش تکیه بده!! خدا بگم چیکارتون کنه..بعضی هاتون هم یکم احساس میکنین که مثل اینکه قضیه مشکل داره ولی نمی دونین جریان چیه! درنتیجه شوت میکنین زیر داربست و میگین داربست میخوام چیکار؟ ..خودم مثل شیر وایمیستم جلوش…آقا باده هم ایکی ثانیه میاد زرتی نهال و ریشه و هرچی هست و نیست رو عینهو ماست میکنه می اندازه دور!!..خانمهای عزیز..لطف کنید این طرزفکر دراماتیک مامان بزرگاتون رو بریزین دور و محض رضای خدا یه ذره محکم باشین.در کتاب پیامبر و دیوانه ، اثر جبران خلیل جبران چند عبارت وجود داره که خوندش رو بهمتون توصیه میکنم.شما باید این تفکر رو جایگزین کنین.فقط دو بند از این عبارتهاش رو براتون میگم..
1-زن و شوهر همچون ستون های یک معبد هستند که سقف را نگه میدارند ولی وزنی به دوش هم نمی اندازند
2-از نان خود به هم بدهید اما هرکدام برای خود نانی داشته باشید..
بقیه اش رو برید بخونین و توروخدا یکم روش فکر کنید.شما فقط منتظرین که یه نفر بیاد و سنگینی شما رو تحمل کنه ولی اصلاً فکر نمیکنین اون در قبال اینکار از شما امتیاز می خواد. این افکار خاله هاتون رو هم بریزین دور که اگه عاشقه باید اینکارو انجام بده ! تو رو خدا بس کنین دیگه .یکم محکم باشین . مطمئن باشین اگه اینجوری بود به شما وانت می دادند نه شوهر!! شما باید بپذیرین که دوران اشتراک تموم شده! وقتی که مردی خرج زنش رو میده در واقع داره ازش آزادی خرید میکنه! اون مثلاُ قراره از شما محافظت کنه ولی در واقع شما رو صاحب

میشه! تو کلتون بکنین که اولین شرط آزادی اینه که دستتون تو جیب خودتون باشه.چرا روی مرد حساب میشه؟چون اون داره صورت حساب رو می پردازه!قدرت پول داره بحساب قدرت اون نوشته میشه! اصلاً روتون میشه واسه پول تو جیبی و خرج خونه هی پیشش دست دراز کنین؟بعد هم دو هزارتا جواب پس بدین که با پول قبلی چیکار کردین!! در سراسر دنیا زنها دارن کار میکنن.از تو رستوران گرفته تا توی راکتورهای اتمی، فقط توی این کشورهای سنتی گرای بی در و پیکرو بی صاحب میبینی که زنها چتربازی هم زندگی میکنن! در نتیجه آزادی نمیتونن داشته باشن.اونهایی هم که شاغل هستند باز در جهت اتینا شاغل هستند !! خانومها چرا همش معانی رو غلط تفسیر میکنین؟ جمله مالِ من و مالِ تو نداره دیگه مرد! بابا مرد بخدا! الان زندگی تو هزاره جدید حساب کتاب داره…بگیرین چی میگم.از نان خود بیکدیگر بدهید ولی هرکدام نان جداگانه داشته باشید. این اولین شرطه آزادیه : روی پای خود بودن. شما دنیای نوین می خواین ولی نمی خواین خودتون رو باهاش وفق بدین؟ مگه میشه همچین چیزی؟ اولین شرط زندگی در دنیای امروز اینه:خودت مسؤل ساخت زندگیت هستی. حالا بیام دوباره نظر خواهی رو باز کنم ببینم یه مشت شاعر نوشتن :آه ..ای دل..دوران عشق سپری شد! عاشقی مرد!…کوفت !! بخدا دارم خودمو کنترل میکنم که داد نزنم!………پوف…عزیز من عاشقی نمرده! ولی دوران اینکه تو مسؤل زندگیت نباشی تموم شده.هر فرد 2 راه جلوی پاش داره.یا اینکه کسی مسؤل زندگیت باشه و در مقابلش باید آزادیت رو بهش بدی و یا مسؤل زندگیت باشی و هزینه آزادیت رو هم بپردازی..لوس بازی هم در نیارین!فلسفه مفت هم ننویسین چون حد وسط نداره…این مسائل هیچ ربطی هم به عاشقی یک فرد خود مسؤل نداره..میگیرین چی میگم ؟نداره..نداره…نداره…

اعصابم خرد شد…ول کنین اصلاً…بقیه اش رو بعد براتون میگم…

روی پای خودتون باشین نه شوهرانتون.
ادامه دارد……

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

طلاق…


آخرین قسمت...

طلاق…

اول از همه باید بدونید که مسلماً ممکنه شما در انتخاب خودتون اشتباه کنین.این طبیعیه ولی حماقتی که انجام میدین اینه که فکر میکنین باید اینقدر به این بازی ادامه بدید تا تجزیه روحی بشین! وقتی فرهنگ و عرف غلط اجتماعی اجازه تشخیص درست بهتون نمیده مسلماً باید احتمال بالای گند زدن تو ازدواج رو هم حساب کنین.متاسفانه واقعیت اینه که در ایران و سایر کشورهای سنتی گرا همواره از طلاق بعنوان یه برچسب کثیف برای زن یاد میکنند تا راه دیگری برای به زنجیر کشیدنش وجود داشته باشه.اینقدر این مورد رو سیاه و زشت نشون دادند که در اذهان نقش بسته طلاق یعنی نابودی! در حالیکه طلاق در دنیا یعنی ایجاد فرصتی دوباره با استفاده از تجربه بیشتر…ولی تو ایران تا اسمش میاد پسرها لبشون رو یه ور میکنن، یاد مهریه می افتن! و دخترها هم تصویر گودزیلا رو تو مغزشون ترسیم میکنن! درحالیکه احتمال اینکه به این مرحله برسید واقعاً برای همه افراد یکسانه.بدلیل عدم رفتار صحیح بین زن و مرد در جامعه مسلماً ضریب انتخابی اشتباه بالایی وجود خواهد داشت.ولی متاسفانه افراد حاضرند خودشان و دیگران را از بین ببرند ولی بعنوان یک فرد طلاق گرفته شناخته نشوند.اختلاف یک چیز عادی بین دو نفر میباشد اما بعضی مواقع که افراد هیچگونه سنخیتی با هم ندارند دیگه شورش در میاد و یک صحنه نبرد در جهت تخریب یکدیگر آغاز میشه.واقعیت اینه که خوردن یه کاکتوس درسته از زندگی با بعضی افراد راحتتره! مردانی که فلسفه اونها اینه که خانواده ما از شما یرتره و اینکه به اصطلاح گربه رو دم در حجله بکشند تا زن بفهمه رئیس کیه!زن رو همواره محتاج نگه دارند تا بتونند حکمرانی کنند!! واقعاً خاک برسر بعضیها کنن که دیگه نفهمی رو به انتهاش رسوندند . یا زنانی که اصلاً نمیفهمند زندگی

مشترک یعنی ساخت یک مکان جدید از نقطه صفر نه اینکه حسرتها یا افاده های خونه باباشون رو از مرد طلب کنند! واقعیت اینه که باید سعی کرد که در زندگی به یک تفاهم رسید ولی بعضی افراد واقعاً ارزش ندارند که اصلاً همسر داشته باشند و مسلماً زندگی با این افراد اگر نابودتون نکنه حداقل شما را به یه پله بالاتر ارتقا نمیده.من در قسمتهای قبلی خودم رو خفه کردم تا بشما بگم زندگی فقط در ازدواج خلاصه نشده.خواستم بدونین که ممکنه همین شما که فکر میکنی چشمات رو باز کردی بد جور سیلی بخوری! مردها معمولاً تمام زندگی رو در ازدواج خلاصه نمیکنن و برای همین میبینیم که در مواقع بحرانی ضربه کمتری میخورن ولی من مخصوصاً روی خانمها زوم کردم تا متوجه بشوند دارن در جهتی تمام زندگیشون رو سرمایه گذاری میکنن که احتمال باختنش هم خیلی زیاده..باختن هم حتماً نباید به فعل طلاق ختم بشه بلکه خیلی ساده کافیه زن مردی بشین که از نظر اخلاقی سالمه و موقعیت خوبی هم داره ولی فرهنگش خودخواهیه و زن رو یه دستمال کلینکس میبینه که به وقت احتیاج ازش استفاده کنه و بعد از مصرف بندازه دور! کسی که زن روچیزی بجز یک اسباب بازی شبانه نمیبینه و مسلماً احساساتتون رو منجمد میکنه! نمونه اش هم درصد بالایی از افراد دور و برمون هستند که فکر هم میکنند اصلاً اینگونه نیستند ولی بعد از چند سال …نمونه ساده ترش همین ضربات عاطفی که پسرها و دخترهای عاشق! مدام بهم وارد میکنند…..طلاق آخر دنیا نیست .ولی خیلی از زنها نمیتونند انجامش بدهند .چون ترس از فلاکت و اینکه توانایی سر پای خود بودن رو ندارند اونها رو توی شن زار یک انتخاب غلط نابود میکنه.این هم تقصیر خودشونه.من در قسمتهای گذشته حنجره ام رو پاره کردم و گفتم چیکار باید کرد تا سقف رو سرتون خراب نشه و اگر توجه نکردید یا زمان شما گذشته متاسفانه باید بگم شب بخیر…بازی تموم شد…….طلاق ننگ نیست بلکه یعنی شما در اتخاب یک فرد اشتباه کردید . من قبول دارم شرایط ایران در این مورد از دنیای حیوانات هم ظالمانه تره ولی به هر حال دلیل نمیشه شما روحتون زنگ بزنه.اگر در جهت بهبودتون تکون نمیخورین این مقدار زیادیش از ضعف و ترس شماست.پس لطفاً کمتر دیگران رو مقصر بخونین.دلایل اطرافیان هم چرت و پرته.این یه تصمیم فردیه و اطرافیان فقط میترسن که مجبور بشن خرج شما رو بدن و اینکه نمی خوان اسم

طلاق تو خانواده بیاد! منطق پوسیدشون میگه شما منجمد بشین تا خانواده آبروش حفظ بشه! حالا من نمیدونم صدور مجوز به یک نفر برای کشتار روحی شما ، آبروی این خانواده رو چطور حفظ می کنه!؟ در مورد آقایون هم باید بگم لطفاً یک ذره شرف داشته باشید! اگر قرار شده جدا بشین زنتون رو نقره داغ نکنید!اینقدر شکنجه ندین تا این ششتون حال بیاد! مرد باشین و دستش رو بگیرین تا بتونه رو پاش بایسته و بعد از شما جدا بشه.این فقط یک اشتباه بوده و خسارتش قتل روحی نیست! از طرف دیگه برخلاف نظر عامه اصلاً روی زمین نمی مونین! براحتی خواستگار براتون پیدا میشه با این تفاوت که اینبار شما با تجربه بالاتر اقدام میکنین.خودتون رو هم لوس نکنین لطفاً!!! مثلاً بگین دیگه شوهر نمی خوام چون از مرد بدم اومده!! یا عین آدمهای احمق دوباره خودتون رو به یه چیز ختم کنین و مثلاً این دفعه بگین میخوام بچه ام رو بزرگ کنم!! فرتی هم بچه دار نشین.صبر کنین چند سال رو طی کنین و زمانیکه حس کردید امکانش وجود داره و همه چیز روال منطقی گرفته اینکار رو انجام بدین.هیچ مردی هم با بچه آدم نشده! این تفکر که بچه دار شین تا مرد رو نگه دارین کاملاً پوچ و بی اساسه.در انتها باید بگم تا اونجایی که ممکنه تحمل کنین ولی اگه احساس کردین که شرایط براتون مسائد نیست و دارین خسارت میبینین حتی یک ثانیه رو هم درش تردید نکنین.خانمهایی که همینطور غر میزنند ولی دست رو دست میزارند کسانی هستند که قدرت گرفتن یه تصمیم رو ندارند و همینطور به حرفهای من در بخشهای قبلی توجه نکرده اند.ببخشید ولی باید بگم در اینصورت شما از بین رفتید.دلیلش هم فقط و فقط عدم واقع بینی خودتون بوده و نه دلیل دیگه.در ایران امکان طلاق متاسفانه برای زنها نیست و دلیلش هم وجود یک قانونه 100% برده داریه که حق طلاق رو فقط به مردها میده! و در صورت عدم توجه به گفته های من فکر نمیکنم دیگه بشه کاری کرد.اما در انتها شما اگر احساس میکنین که به آخر خط رسیدید از همسرتون جدا بشین و مجزا زندگی کنین و اگر این امکان هم وجود نداره شما در منزل هرگونه سرویسی رو قطع کنید.این وضعیت شاید بالاخره در جایی قطع بشه…

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

خانمها حقوق شما فراتر از اینهاست…


خانمها حقوق شما فراتر از اینهاست…

ما در کشوری زندگی می کنیم که در اون حقوق زنها عین آب خوردن لگدمال میشه.عرفهای غلط و سنتهای پوچ ، هرکدام یک تیغه قیچی شده است برای برش روح این شاهکار آفرینش…من امروز می خواهم حقایق و راهکارهایی را به اونها نشون بدم تا بتوانند زنان موفقتری بشوند.البته می دونم که با این حرفها سیل توهین بسمت من سرازیر میشه و خیلی از خوانندگانم رو از دست میدم ولی حرفم را میزنم…من مطالب را طی چند بخش توضیح خواهم داد که بخش اول رو به تاریخچه و اشاره ای به ذهنیت بعضی آقایون برای این فاجعه اختصاص دادم.به امید اینکه تا انتها با من باشید…

ماجرا از کجا آب می خوره..
ما ایرانیها مردمانی با ذهنهای شیشه ای هستیم که فقط ادعا داریم!همیشه غر میزنیم که حق ما رو خوردن ، وگرنه ما گل سر سبد آفرینشیم!همش میگیم ما خیلی میفهمیم و کارمون درسته و فقط امکانات نداریم!حالا به من بگید چند نفر از شما نگران ظلمیه که داره به زنان میشه؟ آیا تا حالا به این فکر کردین که کثیف ترین، ضد انسانی ترین و احمقانه ترین قانون قرن 21 در کشور ما به بالاترین سطح در حال اجراست؟ اصلاً 2زار براتون اهمیت داره که بخاطر این قانون ما در جهان بعنوان انسانهای نرسیده معروف شدیم ؟قانونی که حق طلاق و ازدواج رو به مرد میده!!! عاملش هم فقط تن لشی و عدم منطق ما ایرانیهاست که ریشه از باستان دارد و همچنین ورود تفکر مزخرف و تهی اعراب به فرهنگ ما می باشد..بخدا ضعف فرهنگی بعضیها کفرم رو در میاره..یارو انتر راه می افته میگه عقل زن کمه!!من نمیدونم آدم عاقل این پرت و پلاها رو میگه؟ اونیکی به زن میگه ضعیفه!! دِ آخه اگه مردی و قوی بودن به

اون آلت جنسیه که خر از شما مردتره یا حداقل اینقدر مرد هست که براتون قیافه نگیره!!هنوز خیلی ها نمیتونن تا یه زن زیبا میبینن نگن وای چه کس توپیه !!(متاسفم) ، هنوز درصد خیلی بالایی از جوانهای ایرانی نمی تونن تا دور هم جمع میشن راجع به دخترها چاخان نگن! موارد بی مزه تری هم هست.یارو خودش رو آخر کلاس میدونه!تظاهر میکنه که اصلاً به جنس مخالف اهمیتی نمیده!! (که اگر راست هم بگه از نظر عقلی مورد جدی داره.) خلاصه اظهار فضل هم میکنه میگه اینقدر با فرهنگ هستش که درگیر مسائل مهمتریه!!..آخ..مامانم اینا…دو روز بعدش میبینی آقا واسه اینکه شب تو رختخواب با خودش ور نره رفته زن گرفته!! آخه آقای با کلاس ازدواج رو حلال جنسی میدونه!!
تو مغز بعضی ها هم که انگار گچ ریختن!.یارو اومده جیغ میزنه میگه آهای ببینید ما چه بچه های خوبی هستیم! در غرب دارن جسم زن رو با پول میخرن! دو هزارتا هم نشستن اونجا کلشون رو تکون میدن! اینجوری…! اما یکی نمیگه که ما هم داریم قیافه فرهنگی رو میگیریم که در اون روح زن رو با پول دارن میخرن!!..حالا نشینی دو بامبی بزنی تو سر خودت؟!…
واقعیت اینه که خیلی از آقایون از مردونگی فقط اسمش رو دارن . افرادی که درصد بالایی از اونها قادر به ارضای روحی و جسمی یک زن نیستند در حالی که فکر میکنن هستن و بعد از ازدواج تنها زن آنهاست که به دلیل این ضعف به دالان تنهایی پرت میشه.مردها تربیت جنسی ندارند و متاسفانه فکر میکنند که از پس امور بر می آیند….درد خیلی وسیعتر از اینهاست.یک مشت عرب بیابونگرد بیسواد که هیچگونه جذابیت و درک فکری و فهم انسانی نداشت

برای حفظ یک زن برای خودش باید از سلاح دین استفاده میکرد تا بتونه شخصیت با ارزش اون رو به زنجیر بکشه.ببین ما ایرانیها چه بدبختیم که داریم فرهنگ اونها رو قرقره میکنیم.هیچ زنی حاضر نیست با مردی که زندگیش
رو با مالکیت آغاز میکنه زمانی رو سپری کنه..زن دوست داره تصاحب بشه نه اینکه اسیر بشه!! این دو تا با هم فرق داره الاغ!! عرب زن رو مثل اموال
خونه اش میبینه ما هم همینطور! این جمله اختیارش رو دارم ! چه اراجیفیه که آقایون تا زن میگیرن بلغور میکنن ، فکرم میکنن آدم حسابی شدن ؟!من متاسفم برای این کشور که هنوز اینقدر فرهنگ واردش نشده که بفهمند قباله ازدواجه نه قباله خرید!! مردونه آیا میدونین بجز کشورهای سنتی گرا در هیچ جای دنیا مرد بصرف ازدواج حق همخوابی با زنش رو نداره!!یعنی تا زن راضی نباشه اگر مرد بسمتش بیاد قانوناً تجاوز محسوب میشه و جرم!!اونهایی هم که این حق رو نمیپذیرند همون مردانی هستند که منطقشون اینقدر ضعیفه که فکر میکنند با ازدواج حق انجام هر کاری رو بدست میارن و بجای اینکه بی ظرفیتی خود رو ببینند با زور و توهین ضعف خود رو پنهان میکنن…

من رو ببخشین که دوباره داغ کردم.اینهم ضعفه منه..در قسمت بعد به سه علت مهم در ظلم به زن و راهکارهای اون اشاره میکنم…
ادامه دارد….

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

چند تکنیک ساده برای مناسبات زناشویی…


چند تکنیک ساده برای مناسبات زناشویی…

ایمیل های بسیاری طی روز گذشته دریافت کردم که از من خواسته شده بود سایر تکنیک های موجود در مناسبات بین زوجین را برایتان شرح دهم.خیلی از مواردیکه از آنها به عنوان تکنیک یاد میشود در واقع کارهای روزانه میباشند.همانطور که گفتم کشش جنسی زن دارای مراحل مختلفی بوده که آرامش بخشیدن به آن مستلزم رابطه جنسی نمیباشد.بلکه کارهای عمومی تر و ساده تر براحتی میتواند خیلی تاثیر گذارتر از رابطه جنسی باشد..توصیه من به شما این است:کارهای شخصی همسرتان را انجام دهید!!
من بطور خلاصه و فهرست وار چند کار از این جمله را برایتان میشمارم….



1-حمام کردن…می توانید هرچند وقت یکبار که احساس کردید رابطه فی ما بین شما رو به سکون میباشد، با دیدن اولین علائم کشش جنسی در همسرتان از این تکنیک استفاده کنید…شستشوی همسر با آب ولرم به راحتی علائمی از سپاسگذاری را در وی نمایان خواهد کرد…این مسئله بسادگی آثار خستگی روحی و جسمی را از چهره وی خواهد زدود و به سرعت آتش عشق وی را زیاد خواهد کرد..واقعاً در آن لحظات نمی توانید تصور کنید همسرتان چگونه محو وجود شما شده است.
2-شانه کردن…بارها و بارها عنوان شده که این تکنیک قادر است آثار بیاد مدنی بجای بگذارد اما کمتر مردی را دیدم که آن را انجام بدهد این تکنیک زمانی توصیه میشود که همسر شما می خواهد نیم ساعت یک بند صحبت کند و فقط احتیاج به گوش دارد!حرف زدن زن بدلیل اینکه خط مشی ثابتی را دنبال نمیکند بسرعت مرد را کلافه وگیج میکند.اما با این شیوه مرد شروع به برس کشیدن به گیسوان همسرش کرده و یک دلیل موجه برای سکوت و گوش دادن پیدا میکند..زن نیز بعد از مدتی صحبت کردن بشدت آرام میشود و میتوانم بگویم که حتی نمی داند چگونه از شما تشکر کند..

3-لاک زدن…این تکنیک در زمانی توصیه میشود که همسرتان احتیاج دارد که با شما حرف نزند!!!زن همانطور که یک مرتبه با انرژی شروع به صحبت میکند یک مرتبه نیز ساکت میشود واگر از مسئله ای آزرده خاطر باشد مانند گربه خود را جمع کرده و شاید مدتها نزاره گر شما باشد..زنها واقعاً از اینکه همسرشان ناخن های آنها را لاک بزند احساس شعف میکنند…شما میتوانید از این تکنیک در لحظاتی که احساس میکنید همسرتان برای خروج از این وضعیت احتیاج به یک شوک دارد استفاده کنید…مطمئن باشید که لبخند را به چهره وی باز خواهید گرداند…
4-نوازش…باز هم لامسه..بارها به شوهران تاکید شده که در زمانیکه میخواهند تلویزیون تماشا کنند و همسر آنان نیز میخواهد که به او توجه شود از تکنیک نوازش گیسوان استفاده کنند..شوهر میتواند در حالیکه بروی مبل نشسته است سر همسر را بروی پاهای خود گذاشته و مشغول بازی با موهای وی شود..مطمئن باشید که در این لحظه زن مثل چوب خشک شده و جیکش هم در نمی آید!!شما هم براحتی به برنامه تان توجه کرده اید و هم همسرتان را از خود نرنجاندید..زن نیز با این نوازش آرام میشود و یا در آغوشتان میخوابد و یا به برنامه ای که شما میبینید توجه میکند….

تکنیکهای واقعاً زیادی وجود دارند ولی من چند تا از ساده ترین آن را برایتان گفتم تا بدانید سعادت و اثبات علاقه بسیار ساده و پیش روی شماست ولی آن را نمیبینید..بدانید که با کمی تفکر شما نیز تکنیک های بیشماری در ذهن خود دارید که میتوانید از آنها استفاده کنید……

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

اهمیت لامسه در روابط زناشویی...


اهمیت لامسه در روابط زناشویی...

بودا در یکی از جلسات برای شاگردان خویش چنین گفت: من هیچ شکل،رایحه ، صدا ویا تماسی را مانند وجود یک زن سراغ ندارم که بتواند اینچنین در یک مرد ایجاد هیجان کند.درواقع زمانی که ما چیزی را میبوئیم فقط بینی ما آن را حس میکند.این وضعیت برای در کلام و سایر حواس نیز صادق است بجز حس لامسه…در تمام سطح پوست ما مراکز لامسه وجود دارند.وقتی می گوییم که کسی را با تمام وجود دوست داریم اغراق نکرده ایم چون در عشق هر نقطه از سطح بدن ما مرکزی برای احساس لذت میباشد.دلیلی که پیرمرد و پیرزنها اینهمه با علاقه یکدیگر را نوازش میکنند این است که آنها ضعف قدرت جنسی را براحتی با لامسه جبران میکنند…حال با این مقدمه می خواهم مطلبی را برایتان روشن کنم…
آقایا ن متاسفانه بدلیل عدم تربیت جنسی فکر میکنند که کشش جنسی یک مرحله دارد و آن هم دوای دردش رابطه جسمی میباشد!!..آقایان بمحض اینکه گرایشی از همسرشان به سمت خود احساس کنند میگویند: ..خب دیگه، الان وقتشه که من نقش یک شوهر ایدآل رو بازی کنم!!!و شروع به رابطه جنسی میکنند و بعد هم فکر میکنند که عجب شوهران کار درستی هستند که این همه به همسرانشان رسیدگی میکنند!!نتیجه اینکه بدلیل عدم استفاده درست از رابطه جنسی زن دچار یک نارضایتی پنهان می شود.زیرا که مانند کسی میماند که آب میخورد ولی هنوز تشنه میباشد..باید بدانید که کشش جنسی مراحل دارد..مثلاً اگر آن را به 10 قسمت تقسیم کنیم از درجه 1 تا 6 یا 7 لازم نیست شما را رابطه جنسی داشته باشید چون خواست زن نیست…ولی شما هر مرحله ای رو 10 تعبییر میکنید و میگویید :…خانم ، برو تا بریم!!!!!

چیزی که باید بدانید این است که حس لامسه یکی از عواملیست که براحتی نیاز جنسی زن را بدون ایجاد رابطه در مراحل ابتدایی پاسخگو میباشد…متاسفانه آقایان فکر میکنند که رابطه مانند چراغ برق است که تا کلید آن را بزنی همه جا روشن و غرق شادی شود و به محض خاموشی همواره برای روشن شدن آماده باشد!!..آقایان باید بدانند که اهمیت لامسه برای همسرانتان خیلی بیشتر از میکانیسم اقتران میباشد.حتماً باید کشش را در مراحل ابتدایی شناسایی کنید و از تکنیک های مختلف برای ارضای روحی و جسمی وی استفاده کنید…از آن جمله من به تکنیک ماساژ دادن اشاره میکنم…
ماساژ دادن اندام های بدن ضمن اینکه باعث بهتر بحرکت در آمدن خون در بدن شده و خستگی را دفع میکند از نظر روحی یک نوع قدردانی مرد را برای زن تداعی میکند. و نیز امکان ارضا جسمی و روحی را در مراحل پایین که منظور زن ایجاد رابطه نمیباشد را داراست….زن به محض تماس دست یک مرد با خود احساس لذت و شعفی را در تمام بدن خود حس میکند.ماساژ دادن و لمس کمر و نقاط بدن عموماً یک حالت خلصه روحی برای زن بوجود می آورد که این حالت براحتی ارضا کننده روح وی میباشد و دیگر نیازی نیست که شما از رابطه فیزیکی استفاده کنید و پدر خود و همسرتان را در آورید…آخرش هم خسته و کوفته یواشکی فکر کنید چرا دیگه لذتی نداره؟؟..انگار یه چیزی کمه؟؟!!

پس در لحظاتی که در همسرتان احساس سبک کشش جنسی میکنید با ماساژ دادن وی را به آرامش برسانید وانرژی خود را حفظ کنید ضمن اینکه از بی اثر کردن رابطه جنسی با همسرتان جلوگیری کرده اید…...

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

نکات کوچک در زندگی مشترک….

نکات کوچک در زندگی مشترک….

چندین عامل وجود دارد که زنها و مردها در زندگی مشترک آنها را بدست فراموشی میسپارند.واقعیت این است که روزمرگی در زندگی عاملی میشود تا از حرارت آشکار عشق کاسته شود.ولی زنان و مردان عاقل با استفاده از شناسایی گره های زندگی دوباره می توانند آن را به شرایط عادی بازگردانند.من سعی کرده ام چند تا از این عوامل را که در این زمینه وجود دارد بطور کوتاه توضیح دهم و برایتان فهرست کنم.


1-اشتغالات خارجی…نکته ای که زنها همیشه آن را اشتباه برداشت می کنند این است که منتظر هستند تا مردشان هر روز با یک حرارت پایان ناپذیر به سمت آنان گرایش داشته باشد.در حالیکه اصلاً به این مسئله فکر نمیکنند که خود آنان باید این گرایش را بوجود آورند.با عرض تسلیت باید بگویم که 90% زنان این موضوع را نمیدانند.مردان بدلیل اشتغالات فکری و درگیری های خارجی نمیتوانند ذهن خود را بطور کامل بروی مسائل عشقی و احساسی متمرکز کنند و همواره بصورت عمومی از آن یاد میکنند.ریزه کاری های عشقی و هدایت زندگی عاطفی سکانش در اختیار زنان میباشد و باید بدون هیچ چشم داشتی به این مهم عمل کنند تا جبران نقص شود. درحالیکه متاسفانه زنان اصلاً به این مورد فکر نکرده و فقط از مرد خود انتظار دارند که نتیجه آن چیزی جز به گل نشستن این کشتی و…نمیباشد.خانمها بدانند که هیچ مردی زمانیکه خانه ای گرم داشته باشد و ببیند که بانویی سرحال و شاداب در منزل انتظارش را میکشد بسمت نزول عشق قدم بر نمی دارد…
2-پوچی مشکلات..در هر جریانی گذرا بودن و تهی بودن مشکلات را درک کنید..اصلاً چرا با مشکلات حال نمیکنین؟؟!!مشکلات به شما اجازه می دهد بیشتر در کنار هم باشید و دست یکدیگر را بفشارید…

3-دعوا..دری وری بهم نگین ولی من راستش دعواهای بین زن و مرد رو دوست دارم!!!..چیزی که نمی دانیم این است که عامل خیلی از آنها اختلاف نیست بلکه تفاوت گفتاری و لحن است که عامل جر و بحث میشود…اما اساسی ترین نکته اینکه طرفین در دعوا میخواهند ضمن حفظ غرور بدانند که هنوز طرف مقابل آنها را دوست دارد!خوشم میاد که حتی روشون نمیشه اینو از هم بپرسن!!!…پس از دعوا، چه بانتیجه و چه بی نتیجه، همدیگر را بغل کنید و لبهای یکدیگر را ببوسید.باور کنید 90% اختلافتان حل میشود و گرمای شیرینی از عشقتان بلند میشود..خدا وکیلی یه بار امتحان کنید..
4-آرامش کوتاه....هر چند وقت یکبار بتنهایی به یک مسافرت کوتاه بروید تا ضمن اینکه به یکدیگر فرصتی برای تنها شدن میدهید رل مفیدی هم در زندگی خود بازی کرده باشید..در زمان مسافرت، مکاتبه از طریق نامه، ایمیل و نظایر اینها شدیداً باعث روشن شدن عشق شما نسبت به یکدیگر میشود.از این تکنیک حتماً استفاده کنید…
5-غیرت و حسودی…این 2 عامل همیشه باید در حد متعادل نگه داشته شوند . مثبت فکر کنید و خیلی قیافه اون سیبیل بیریختتون رو هم نگیرین!!!..این 2 مورد ریشه عشق را میکشد و علف هرز بی اعتمادی را میرویاند..بدانید که عامل غیرت و حسودی چیزی جز دوست داشتن نیست ولی دلیلی ندارد که هرچه علاقه بیشتر شود پیاز داغ این 2 مورد هم بیشتر شود!!
6-دلربایی.....همواره این مورد را فراموش میکنید و با خود میگویید که دیگر طرف را دیوانه خود ساخته ام پس کمی استراحت کنم .دلیلی ندارد که در جلب توجه معشوق به خودم با همان سرعت اولیه حرکت کنم..غافل از اینکه درست است که اکنون اینگونه است ولی دلیلی ندارد به این شکل باقی بماند.شما هم عمراً تا یکمرتبه نفستان گرفته نشود متوجه این نزول نمیشوید…

این عوامل کوچک تاثیر بزرگی در زندگی مشترک شما خواهند گذاشت پس تو رو خدا واسه یکبار هم که شده سعی کنید به آنها عمل کنید و مطمئن باشید که نتیجه آن شما را شگفت زده میکند….
را در تمام بدن خود حس میکند.ماساژ دادن و لمس کمر و نقاط بدن عموماً یک حالت خلصه روحی برای زن بوجود می آورد که این حالت براحتی ارضا کننده روح وی میباشد و دیگر نیازی نیست که شما از رابطه فیزیکی استفاده کنید و پدر خود و همسرتان را در آورید…آخرش هم خسته و کوفته یواشکی فکر کنید چرا دیگه لذتی نداره؟؟..انگار یه چیزی کمه؟؟!!

پس در لحظاتی که در همسرتان احساس سبک کشش جنسی میکنید با ماساژ دادن وی را به آرامش برسانید وانرژی خود را حفظ کنید ضمن اینکه از بی اثر کردن رابطه جنسی با همسرتان جلوگیری کرده اید…...

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

چگونه در انتخاب عشق اشتباه میکنید...


چگونه در انتخاب عشق اشتباه میکنید...

یکی از مواردیکه پدر صاحاب دخترها و پسرها را در آورده است عاشق شدن آنها می باشد. امکان ندارد کسی را پیدا کنید که عاشق نشده باشد و روزی 2000 مرتبه به خود بد و بیراه نگفته باشددلیل اصلی آن عدم شناسایی عشق از جاذبه طرفین به دلیل کم تجربگی آنان میباشد.اینکه میبینیدهمواره پسرها دخترها را متهم به بیوفایی میکنند و می خواهند از آنان انتقام بگیرند! و دخترها هم پسرها را نامرد میخوانند ،همه مرگش همین موردیه که گفتم…عوامل دیگری نیز وجود دارد ولی موارد زیر مراحل و عوامل غلطی هستند که شما را از حقیقت دور میکنند و نمی گذارند فکر کنید.مسلماً یک رابطه که بر پایه بنیانی کج قرار گرفته نمی تواند چیز سالمی باشد…ولی اکنون شما آنها را خواهید شناخت و با کمی تمرین می توانید چشمانتان را باز کرده و خود را کنترل کنید..با بیاد داشتن این موارد دیگر براحتی اشتباه نمی کنید….
1-مکان اشتباه…در این گونه عشقها مکان آشنایی یک محل عمومی مثل کافی شاپ ، پارک ، خیابان و غیره و یا مکانهایی مثل مهمانی ، عروسی و نظایر اینها میباشد.نکته اصلی اینجاست که شما در هیچیک از این مکانها نمی توانید آزادانه با هم حرف بزنید و اگر هم بتوانید بدلیل اتفاقی بودن برخورد مختان کلید کرده و دستخوش هیجان میباشد.
2-غیبت معشوق…جمله ای از آلن وجود دارد که میگوید : قدرت عشق در غیبت آن میباشد.شما بعد از برخورد یا به معشوق دسترسی ندارید یا یک دسترسی کوتاه مثل تماس تلفنی یا 2 دقیقه دیدار سر کوچه!!!..شما وقتی امکان برخورد و یا تبادل نظر ندارید امکان ندارد بتوانید بگویید که طرف برای شما مناسب است یا خیر..فقط یک واقعیت وجود دارد وآن هم اینکه شما نقاط ضعف وی را نمیبینید و تمام آنچه را که دوست دارید فرد مورد علاقه تان داشته باشد برای او فرض میکنید!!!!شما از او یک شخصیت می سازید و آن را میبینید نه آنچه که واقعاً او هست…
3-دروغگویی…این عامل بیشتر از جانب پسرهاست.آنها بمحض آشنایی با فردی می دانند که وی را نمی خواهند ولی برای یک استفاده جنسی شروع به پرت و پلا گویی میکنند.دخترها هم مسلماً نمی خواهند که اسباب لذت باشند پس مقاومت می کنند.در نتیجه یک حباب از رابطه شکل میگیرد که بسرعت میترکد و چیزی جز پاره ای ضربات روحی باقی
نمی گذارد…
4-تلقین…شما در برخورد اولیه عموماً جذب صورت و اندام طرف میشوید.شما مدام به هم عادت میکنید و خواهان یکدیگر میشوید در حالیکه در باطنتان گرایش چیز دیگریست.مثل انسان تشنه برای آب به هر دری میزنید و بعد از سیرابی چشمانتان را باز میکنید.مقوله ها را لطفاً با هم قاطی نکنید…سر حد یک رابطه عاشقانه می تواند یک رابطه جسمی باشد ولی یک خواهش جسمی در پناه عشق بزودی شما را با لگد از خواب بیدار میکند…
5-چشمان بسته…در ملاقاتها و دیدار ها آنچنان تو کف لعبتی که تور زده اید میروید که دیگر نه هیچ چیز میشنوید نه میبینید!!!بعد از یک چنین ملاقاتهایی اگر به شما بگویند چی شد؟؟شما فقط دری وری خواهید گفت!!پس این ملاقاتها هیچ نکته مثبتی ندارد.
6-تقلای بیمورد..شما برای تور کردن طرف مورد علاقه از همه چیز و همه کار میزنید و تمام تمرکزتان را برای بدست آوردن معشوق جمع میکنید.بعد که تلاشهای شما به اشتباه از سمت وی علاقه شدید معنی شد و شما خیالتان راحت شد ، بادتان می خوابد و دوباره خودتان میشوید..حالا بامبول در میارین…چون دچار یک نارضایتی پنهان از تلاشی که کرده اید میباشید..رابطه شما بزودی از هم میپاشد…
7-…پسرها و دخترها از سنین پایین شروع به یافتن همسر میکنند.در زمانی که هیچ آمادگی اجتماعی ندارند.آنها یک نیاز ساده دوستی با جنس مخالفرا که بدلیل بلوغ شکل میگیرد را به غلط عشق تعبییر میکنند..با مغزی خام به هم تعهداتی میدهند.غافل از اینکه زمان ، شرایط واقعی را برایشان آشکار میکند و آنها براحتی ضربه روحی می خورند…این ضربات آنقدر تاثیر دارد که در سنین بالا بدور خود دیواری از بی اعتمادی بکشند و همان دیوار باعث تنهائی شان بشود…

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

تا کی میخواهید به این رسوم غلط در ازدواج تن بدهید؟؟

تا کی میخواهید به این رسوم غلط در ازدواج تن بدهید؟؟

امروز میخواهم از یک واقعیت حرف بزنم.میخواهم از شکستن یک رسم غلط حرف بزنم.می دانم که با این حرف من شدیداً به سمت من آتش خواهید گشود..ولی امروز لازم است رسمی شروع به نابودی بکند تا شما در زندگییتان کاملتر شوید…حتی اگر مرا مورد انتقاد شدید قرار بدهید…میخواهم از رسم غلط خواستگاری حرف بزنم….
خانمهای عزیز….چه کسی بشما گفته که باید منتظر خواستگار بشینین؟؟برای چی از ابراز علاقه میترسید؟؟چرا فکر میکنید با ابراز علاقه برای پیوند سبک میشوید؟؟اگر پسری اینقدر احمق باشد که ابراز تمایل شما را برای پیوند نشانه ناپاکی شما بداند همان بهتر که شما سریعاً طرف را اینگونه بشناسید و دور بیندازید…چرا مثل بلیط بخت آزمایی رفتار میکنین؟؟..کی گفته شانس باید در خونتون رو بزنه؟؟…این تفکر کهنه رو بریزین دور تو رو خدا..این چه مسخره بازیه که راه انداختین؟؟..چرا نمی خواین واسه آیندتون تصمیم بگیرین؟؟..شما بزرگ شدین مثلاً..عقل دارین..کدوم احمقی گفته شما مثل عنکبوت باید بشینین تا آقای خواستگار تشریف بیارن توی تور شما؟؟؟فکر میکنین چی میشه اگر شما به پسری که فکر میکنین بدردتان میخورد اعلام کنین که من می خواهم با شما ازدواج کنم؟؟من بهتون میگم….
اولاً ممکنه پسره اصلاً به شما فکر نکنه!!اینجوری یهو می افتین تو کانون فکرش. مخش شدیداً روی شما کلید میکنه!اصلاً فکر دری وری هم راجب شما نمیکنه چون شما با وقار تمام و کاملاً محترمانه درخواست ازدواج کردین..اینجوری شستش خبر دار میشه که:بابا مثل اینکه قضیه جدیه پس لوس بازی در نمیاره!!مطمئناً به شما شدیداً فکر میکنه و سبک سنگین میکنه.کف میکنه که چه اعتماد بنفسی داشتین که اومیدن و محکم ازش خواستین که باهاش ازدواج کنین..مطمئن باشین که تاثیر مثبتی داره مگه طرف خیلی کهنه باشه که شما میفهمین چون قاعدتاً به هیچ جا نمی رسین…
دوماً ممکنه پسره به شما فکر میکنه ولی روش نمیشه بیاد جلو و یا اینکه میترسه امکانات کافی نداشته باشه..اینجوری اولاً تا 3 شب خوابش نمیبره که بابا ای ول..شما عجب خانمی هستید که این اعتماد بنفس رو دارین ثانیاً ترسش میریزه چون وقتی شما رو اینچنین مطمئن میبینه که حاضرید در هر شرایطی باهاش باشین معطل نمیکنه.چون نمیخواد چنین جواهری دست کسی دیگه بیفته..قند تو دلش آب میشه که تیرش خورده تو مرکز هدف..چند روز قیافه میگیره که هیبت مردونش حفظ بشه و بعد عین آب روان ولو میشه تو اتاقتون و اعلام موافقت میکنه....
حالت آخر اینکه به هر دلیلی جواب رد میده!..اینجوری دیگه شما اصلاً نگرانی فکری ندارین و معطل نمیشین.وقت و فکرتون رو هم الکی مشغول نمیکنین..بدونین جواب رد اون هم یه دلیل شخصی داشته و دلیلش عدم شایستگی شما نبوده..ولی چیزی از ارزشتون کم نشده و اون هم تا عمر داره از اینکه چنین فرصتی رو از دست داده از دست خودش شاکی خواهد بود…پس پاشین خودتون رو جمع کنین..محکم باشین…اما نکاتی که باید بدونین…
1-کاملاً مطمئن و با وقار درخواستتون رو مطرح کنین..تمرین کنین و هول نشین ولی هر چقدرم که گند بزنین ارزش کارتون همونه که بود…چیزی ازش کم نمیشه…به هر حال همون تاثیر رو میذاره…
2-نگران آبروتون نباشین!چون شما برای اینکار طرف رو سالیانه زیر نظر دارین اگه طرف شارلاتان بود شما عمراً تا حالا بهش فکر نمیکردین.
3-از شکست نترسید.سخته ، میدونم.ولی نترسید..پسرها 500 جا میرن تا بهشون ok میگن..
4-جواب چه مثبت چه منفی به کارتون ربطی نداره.فکر نکنین 2000 تا چشم داره نگاتون میکنه.این افکار مادربزرگتونه!!!
5-اینجوری ضمن حفظ نجابتتون باعث نمیشین پسره از ترشس تحویل نگرفتنش جلو نیاد و شما هم مجبور نیستین برای جلب نظرش کار های عجیب غریب بکنین!!!
6-اینطوری خودتون تکلیفتون رو مشخص میکنین. حالا اگه جرئتش رو ندارین دیگه حق ندارین کسی رو متهم کنین……

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com

چگونه در زندگی مشترک احساس خوشبختی کنیم....

چگونه در زندگی مشترک احساس خوشبختی کنیم....

در زندگی زناشویی مواردی وجود دارند که باید بکار بسته شوند تا شما از زندگی احساس لذت بکنید.واقعیت اینست که به محض امضای قباله عقد باید تشریف ببرین و یک آدم دیگه بشین!..ولی خوب این کار رو نمی کنین..پس تا خودتون رو بدبخت نکردید به چند دستور العمل گوش بدید….

1-در درجه اول بدانید که این همسر شماست.دندتون نرم انتخابش کردید.حالا هم باید هر اشکالی دارد درستش کنید نه اینکه خودتان را بکشید و فرتی احساس بدبخت شدم ، بیچاره شدم بکنید…یا غم باد بگیرین که چرا اون یکی خواستگار رو انتخاب نکردین!!!
2-به امکانات خود توجه کنید..همینه دیگه..میگین چی؟؟؟..زندگی ایدآل زمانی بدست میاد که شما اندازه گلیمتان را بشناسید و علاقه ای به گذاشتن لنگتان آنور گلیم نداشته باشید….شعار رمانتیک:قرار نیست با پول خوشبخت بشین…شعار واقعی: پول در بیارین ،حال کنین ، خرج کنین ، تا زمانیکه شام واسه خوردن و اجاره واسه دادن دارین!!..اگر درست لذت بردن بلد باشین پول زیادی نمی خواد…تفریحم لازم نیست حتماً یه چیز خاص باشه….
3-انتظار مشکل نداشته باشین…بابا سر جدتون مثبت فکر کنین…بعضی ها اینقدر منحوس فکر میکننئ که همینطور انتظار دارن مشکلی پیش بیاد..اگه به چیزی منفی نگاه کنید حتماً اون چیز منفیه!!..زندگی همانجوریست که بهش نگاه میکنین…گاهی تغییر در شیوه زندگی لازم نیست باید مدل عینکتان را عوض کنید…
4-قرار نیست شوهر شما سوپرمن باشد!!!تمام کارهایی که خونه باباتون می کردین قرار نیست خونه شوهرتون هم انجام بدین و بالعکس قرار نیست شوهرتون محرومیتهای شما رو حل کنه..شما دارین گذشته رو میریزین دور و یکی جدید میسازین…مکافات شما از اینجا ناشی میشه که می خواین روی گذشته زندگی جدید بسازین…گند میزنین دیگه…نکنین آقا..این کار رو نکنین..با هم بسازین و استفاده کنین…
5-به کار خود علاقه داشته باشید…خیلی شعار کوفتی است!!..میدونم ولی دانستنش بد نیست…تجربه نشون داده هیچکس از کارش راضی نیست و بازم نشون داده از کار دوم و سومش هم راضی نخواهد بود..به هر حال به کار بعنوان وظیفه نگاه نکنین..خیلیم سخته….
6-قانع باشید…به چیزی که دارید رضایت بدید..اگر مشکلتان را حل میکند دیگه گیر الکی ندید مدل عوض کنین…به روز بودن این نیست عزیز من..چیزی که حتی نصف قیمتش هم استفاده نداره بدردتون نمیخوره…به چیزهایی که دیگران دارند توجه نکنین..پز دادن اینطوری نیست به خدا…فلان مارک فلان چیز رو یارو خارجیه ساخته تو پزشو میدی نکبت؟؟؟…مصرف کردن افتخار نیست…چیزی رو که لازم داری بخر و چیزی رو هم که نداری نخر…چیکار داری که فلانی چی خریده..درست مصرف کن.
7-حال را دریابید…اینکه هی به آینده فکر کنین و برای آینده برنامه ریزی کنین نتیجه ای جز قهوه ای کردن زندگیتون نداره..آینده همیشه اون چیزی نیست که شما فکر میکنین و می خواهید…اینجوری نه از زمان حال استفاده میکنین نه از آینده..پس با زمان حال زندگی کنین و برای آینده تجربه کسب کنین…
8-هرچی در میارین خرج خودتون کنین..می تونین به این توصیه عمل نکنین چون اگه بلد نباشین خودتون رو بدبخت میکنین می اندازین گردن من !!!!..کار میکنین که زندگی کنین…حسرت هیچ چیز رو به دلتون نذارین…حال کنین گلابی….
9-زمانی را برای هم بذارین...زمانی رو که اختصاص میدین نباید واسه ریلکس شدن باشه!!..مثلاً نرین با هم چشماتون رو ببندین و به چهچه چه میدونم مرغابی !!!! گوش کنین..زمانی کوتاه رو فارغ از هر دردی برین بیرون توی کافی شاپ برای هم چرت و پرت بگین…ولی با هم و برای هم…اینطوری مدتی مشکلات رو فراموش کنین..
10-زندگی رو هرچی بپیچونین اونم میپیچه لا مصب..!!..اصلاً لج میکنه باباتون رو در میاره…ساده بگیرینش تا آسوده باشید…مشکل یه جوری آخرش حل میشه…مهم اینه که با هم و کنار هم باشین…

اینها فقط چند تا بود ولی خوب بهشون توجه کنین…

http://Www.MansourGhiyamat.BlogSpot.Com